
تعداد نشریات | 17 |
تعداد شمارهها | 407 |
تعداد مقالات | 2,800 |
تعداد مشاهده مقاله | 1,762,318 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 1,595,334 |
تبیین قابلیت های طب ایرانی در نظام سلامت با هدف صرفه جویی و کاهش هزینه ها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
فصلنامه آماد و فناوری دفاعی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 8، دوره 7، شماره 4 - شماره پیاپی 24، بهمن 1403، صفحه 253-273 اصل مقاله (832.53 K) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
رسول حسنی* 1؛ محسن ناصری2 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1کارشناسی ارشد مدیریت گرایش استراتژی، دانشگاه آزاد واحد قائم شهر،قائم شهر،ایران ،(نویسنده مسئول) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2استا گروه طب سنتی، رئیس مرکز تحقیقات کارآزمایی بالینی طب سنتی دانشگاه علوم پزشکی شاهد، ری،تهران، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
زمینه و هدف: آمارها نشان می دهد در ایران شاخص کلی هزینه ها در 20 سال گذشته 30 برابر شده، در حالی که این رشد در هزینه های بخش سـلامـت 71 بـرابـر شــده است. یکی از مهمترین دلایل افزایش هزینه های نظام سلامت شیوع و افزایش بیماری ها به خصوص بیماری های مزمن است. هدف از انجام این پژوهش معرفی راهکارهای طب ایرانی در کاهش هزینه های نظام سلامت است. روش: تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و نوع داده ها کیفی است. جهت گردآوری داده-ها از ابزار مصاحبه ی نیمه ساختار یافته استفاده شده است. جامعه آماری متشکل از 11 نفر از خبرگان علمی و مدیران عالی حوزه سلامت و طب ایرانی می باشند. روش نمونه گیری در این پژوهش هدفمند و رویکرد بکارگرفته شده گلوله برفی می باشد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش کیفی تحلیل مضمون استفاده شده است. یافته ها: از راهکارهای طب ایرانی می توان به روش های پیشگیرانه متنوع و جامع، بکارگیری از روش های تشخیصی کلینیکال، درمان های غیردارویی(تغییر سبک زندگی)، درمان های اولیه و در دسترس، بکارگیری از روش های درمانی و دارویی بومی، استفاده از گیاهان با اثربخشی بالا و عارضه کم و استفاده از اعمال یداوی ساده و موثر اشاره کرد. نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان می دهد می توان با استفاده از طب ایرانی هزینه های نظام سلامت و بار اقتصادی ناشی از آن بر بودجه ی کشور و سبد هزینه خانوار را کاهش داد. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
"طب ایرانی"؛ " نظام سلامت"؛ "صرفه جویی" | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
یکی از چالشهای نظام سلامت در قرن حاضر، رشد روزافزون هزینهها در این بخش است. بر اساس آمارها در ایران شاخص کلی هزینهها طی20 سال گذشته 30 برابر شده است، درحالیکه این رشد در هزینههای بخش سلامت 71 برابر بود (نشاط و همکاران، 1397: 3). از مهمترین دلایل افزایش هزینههای نظام سلامت میتوان به شیوع و افزایش بیماریها بهخصوص بیماریهای مزمن اشاره کرد. بین سالهای ۱۹۸۰.م الی ۲۰۱۵.م بیماریهای مزمن عامل بیش از ۷1 درصد از تمام مرگومیرهای جهان بوده است. پیشبینی میشود در سال 2030.م سهچهارم کل مرگهای جهان به بیماریهای غیرواگیر مربوط خواهد بود (جوادی و همکاران، 1390: 3). آمارها نشان میدهد 20 درصد مرگومیر ناشی از بیماریهای مزمن در کشورهای با درآمد بالا و 80 درصد موارد آن در کشورهای با درآمد متوسط و کم که بیشترین جمعیت جهان در آنجا زندگی میکنند، رخ میدهد. در ایران بیماریهای قلبی-عروقی رتبۀ اول را از نظر مرگومیر به خود اختصاص داده است و بار اقتصادی در دامنۀ 715/4-908/4 میلیارد دلار (۲۰۱۰۷۷۸۴۲۵,۰۰۰,۰۰۰ -۲۱۰,۰۳۷,۸۶۰,۰۰۰,۰۰۰ ریال) به نظام اقتصادی ایران تحمیل میکند (راغفر و همکاران، 1397: 1). طبق مطالعات انجامشده در کشور حدود 11 درصد جمعیت بالای 25 سال به دیابت مبتلا هستند، و حدود 18 درصد از جمعیت بزرگسال در شرایط پیشدیابت قرار دارند؛ هزینههای مستقیم و غیرمستقیم مربوط به آن حدود چهار میلیارد دلار برآورد میشود (سایت شعار سال، 1397). در خصوص بیماریهای واگیردار نیز نظام سلامت کشور با چالشهای جدی مواجه است؛ سالانه حدود 400 میلیون ابتلا به اسهال و سرماخوردگی در کشور گزارش شده است. این مسئله هزینههای قابلتوجهی بر اقتصاد کشور تحمیل میکند (ناصری، 1402). آخرین و سنگینترین بحران سلامت، پاندمی کرونا بود که کشورها را با چالشهای جدی در حوزههای اجتماعی و اقتصادی مواجه کرد. مطالعات بینالمللی دهههای اخیر نشان میدهد، طب سنتی در موارد تأییدشده از جهت کیفیت، ایمنی و اثربخشی، برای دستیابی به شعار و هدف «دسترسی همه مردم به مراقبتهای بهداشتی» کمککننده است. داروهای گیاهی، درمانها و درمانگران سنتی برای میلیونها نفر منبع اصلی مراقبتهای بهداشتی و حتی گاهی تنها منبع مراقبتهای بهداشتی هستند. این شیوه مراقبت برای آنها نزدیک به محل زندگی، در دسترس و مقرونبهصرفه است. همچنین از نظر فرهنگی قابلقبول بوده و مورد اعتماد بسیاری از مردم است. در کنار شرایط افزایش هزینههای مراقبتهای بهداشتی و ریاضتهای اقتصاد جهانی، قیمت بسیاری از داروهای سنتی از دیگر دلایل تمایل به این شیوه مراقبتی است. علاوهبر این، طب سنتی بهعنوان راهی برای مقابله با افزایش بیامان بیماریهای غیرواگیر مزمن مطرح است (رضاییزاده و طاهریپناه، 1393). باتوجهبه قدمت و غنی بودن طب ایرانی در حوزۀ سلامت در این پژوهش درصدد شناسایی و معرفی ظرفیتها و قابلیتهای طب ایرانی در زمینه پاسخ به نیازهای نظام سلامت و کاهش هزینهها هستیم. ازاینرو، سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که؛ ظرفیتها و قابلیتهای طب ایرانی در صرفهجوییهای نظام سلامت کداماند؟
2-1. سهم هزینههای سلامت از تولید ناخالص داخلی اولین نکته در بررسی وضعیت بخش بهداشت و درمان کشور، توجه به سهم هزینههای سلامت از تولید ناخالص داخلی است. حسب آمارهای موجود، سهم مخارج جاری سلامت در ایران از حدود 5/4 درصد در سال ۲۰۰۰.م به حدود 6/8 درصد در ۲۰۱۸.م رسیده است؛ این عدد بسیار قابل توجه است (این ارقام به پیش از همهگیری کرونا مربوط میشود و ممکن است این عدد در شرایط کنونی سهم بیشتری را به خود اختصاص داده باشد.) بهطور مشابه مشاهده میشود که با افزایش سهم بخش سلامت در تولید ناخالص داخلی کشور و با توجه به اینکه رشد جمعیت کشور در این دوره به این نسبت افزایش نیافته است، سرانۀ مخارج سلامت از حدود ۴۴۳ دلار به ازای هر نفر در سال ۲۰۰۰.م به ۱۶۹۱ دلار در سال ۲۰۱۸.م رسیده است؛ این عدد در مقایسه با کشورهای درحالتوسعه و اقتصادهای نوظهور نظیر چین و ترکیه رقم بالاتری است و این سهم روند صعودی داشته است. در ایران 5/22 درصد از مخارج کل دولت به بخش سلامت اختصاص مییابد که این عدد برای کشور توسعهیافتهای مانند آلمان حداکثر 20 درصد است. سهم بودجۀ سلامت در سال 1400 حدود 15 درصد و معادل سهم امور دفاعی و امنیتی بوده است (امامقلیپور و حسینی، 1400: 5).
2-2. میزان شیوع بیماریها یکی از بزرگترین چالشهای سیستمهای بهداشتی در قرن بیستویکم افزایش سریع بیماریهای غیرواگیر و چالشهای بیماریهای واگیر مانند کرونا است. این چالشهای روبهرشد تهدیدی برای توسعۀ اجتماعی-اقتصادی و زندگی و سلامت میلیونها نفر از مردم است (جوادی و همکاران، 1390: 10). بین سالهای ۱۹۸۰.م الی ۲۰۱۵.م، بیماریهای مزمن عامل بیش از ۷1 درصد از تمام مرگومیرهای جهان بوده است. در سال 2008.م، 57 میلیون مورد مرگومیر در دنیا اتفاق افتاد که 36 میلیون (63 درصد) آن ناشی از بیماریهای مزمن بوده است (جوادی و همکاران، 1390: 3). همچنین بر اساس آخرین گزارش سازمان جهانی بهداشت در سال ۲۰۱۶.م حدود ۴۱ میلیون نفر بر اثر بیماری مزمن (بیماریهای قلبی و عروقی 9/17 میلیون نفر، سرطان 9 میلیون نفر، بیماریهای تنفسی مزمن 8/3 میلیون نفر، دیابت 9/1 میلیون نفر جان خود را از دست دادهاند) که پیشبینی میشود در سال 2030.م سهچهارم کل مرگهای جهان مربوط به بیماریهای غیرواگیر خواهد بود (سازمان جهانی بهداشت، 2020). سازمان جهانی بهداشت تخمین میزند که ۸۰ درصد از مرگومیرهای ناشی از بیماریهای مزمن در کشورهای درحالتوسعه رخ میدهد (نورالدینی و همکاران، 1400). نکته قابل توجه دیگر، میزان شیوع بیماریهای غیرواگیر در کشورهایی با درآمد بالا و درآمد کم و متوسط است. بر اساس آمارها 20 درصد مرگومیر ناشی از بیماریهای مزمن در کشورهای با درآمد بالا رخ میدهد؛ درحالیکه 80 درصد موارد آن در کشورهای با درآمد متوسط و کم اتفاق میافتد که بیشترین جمعیت جهان در آنجا زندگی میکنند. در ایران نیز بیشترین بار به بیماریهای غیرواگیر اختصاص دارد. این بیماریها از مجموع علل بار کلی محاسبهشده برای هر دو جنس، 45 درصد مردان و 33 درصد زنان را تشکیل میدهند (جوادی و همکاران، 1390). بیماریهای عروقی مغز، بیماریهای قلبی-عروقی، سوانح و حوادث، اختلالات روانی، سرطانها، بیماری دیابت، بیماریهای مزمن کلیوی، بیماریهای تنفسی، بیماریهای دستگاه گوارش، بیماریهای عضلانی-استخوانی بیشترین سهم بار بیماری را به خود اختصاص دادهاند (طایفی و همکاران، 1396). در ایران بیماریهای قلبی-عروقی رتبۀ اول از نظر مرگومیر (50 درصد از مرگومیرهای سالیانه) را به خود اختصاص داده است (جوادی و همکاران، 1390). بیماری سرطان بهعنوان یکی از مسائل مهم و اصلی بهداشت و درمان، سومین علت شایعه مرگومیر در کشور ما است. هر سال در ایران بیش از ۷۰ هزار مورد جدید سرطان اتفاق میافتد. از سوی دیگر با افزایش امید به زندگی و افزایش درصد سالمندان در جمعیت کشور انتظار میرود موارد بروز سرطان در یک دهه آینده به شدت افزایش یابد (نورالدینی و همکاران، 1400). سازمان بهداشت جهانی با توجه به آمار رو به افزایش بیماری دیابت در جهان آن را بهعنوان یک اپیدمی نهفته اعلام کرده و سال ۱۹۹۳.م تمام کشورهای جهان را به مقابله با این اپیدمی فراخواند. بر اساس تخمین سازمان تعداد مبتلایان به دیابت از ۱۳۵ میلیون نفر در سال ۱۹۹۵.م به ۳۰۰ میلیون نفر در سال ۲۰۲۵.م خواهد رسید. افزایش در کشورهای درحالتوسعه معادل ۱۷۰ درصد و در کشورهای پیشرفته ۴۲ درصد خواهد بود (عطایی و همکاران، 1400).
2-3. شیوع بیماری در دوره سالمندی و تبعات اقتصادی ناشی از آن امروزه روند پیری جمعیت در کشورهای درحالتوسعه در حال افزایش است. پیشبینی میشود با پیری ناسالم به دلیل عدم پیشرفت در وضعیت تغذیه و شرایط اجتماعی و اقتصادی بار بیماری در جمعیت سالمند رو به افزایش باشد. از سویی با ورود به مرحلۀ سالمندی هزینههای درمانی در بخشها و شکلهای مختلف روند تصاعدی خواهد داشت. طی ۳ الی ۴ دهه آینده در تمامی کشورها جمعیت سالمندان از درصد موجود پیشی خواهد گرفت و نمای متفاوتی را نشان خواهد داد؛ و بهعنوان یک فاکتور تأثیرگذار بر نظام اجتماعی و اقتصادی جوامع مطرح است. مطالعات نشان میدهد 20 درصد جمعیت در سال 2050.م در آمریکا را سالمندان تشکیل میدهند. تحقیقاتی در آمریکا (1999) نشان داد، هزینههای درمانی در گروه سنی بالای ۶۵ سال بیش از ۵ برابر کل هزینههای درمانی گروه سنی کمتر از ۶۵ است (راسل و اردلان، 1386: 3). بر اساس مطالعات براک و همکاران با افزایش سن، شیوع دیابت نیز افزایش یافته است، پیشبینی شده که در سال ۲۰۱۰.م نزدیک به ۴ میلیون نفر بر اثر بیماری دیابت بمیرند که حدود 5/6 درصد تعداد کل مرگها در تمام سنین و ۱۰ درصد از کل مرگها در سن ۲۰ الی ۷۹ سال را شامل میشود. بیشترین میزان مرگ نیز در گروه سنی بالای ۷۰ سال بوده؛ روند مرگ دیابت با افزایش سن افزایش مییابد (عطایی و همکاران، 1400: 12). جمعیت سالمندی در ایران نیز در حال افزایش است و میبایست خود را برای مدیریت موج سالمندی در چند دهۀ آینده آماده کند. انتظار میرود ایران در بین سالهای ۲۰۳۰.م الی۲۰۴۰.م با افزایش ناگهانی جمعیت سالمند مواجه شود. بر اساس سرشماری مرکز آمار ایران و مطالعات انجامشده جمعیت بالای ۶۰ سال در ۲۰۲۱.م بیش از ۱۰ درصد برآورد میشود که به نظر میرسد تا سال ۲۰۵۰.م از مرز ۲۰ درصد عبور کند (دفتر سلامت خانواده و جمعیت معاونت سلامت وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی). این امر سبب افزایش ناگهانی هزینههای خدمات سلامت میگردد؛ با فرض ۵ برابر بودن هزینههای درمانی سالمندان (بر اساس برآوردهای در دسترس سایر جوامع) برای پاسخگویی به هزینههای سلامت لازم است سرانه هر نفر از منابع مالی بخش سلامت به بیش از 5/2 برابر افزایش یابد (راسل و اردلان، 1386).
2-4. بار اقتصادی ناشی از بیماریها یکی از چالشهای نظام سلامت در قرن حاضر، رشد روزافزون هزینهها در بخش سلامت است. دولتها همواره به دنبال راهی هستند تا علاوهبر تأمین جامع نیازهای سلامت، هزینههای درمان را کاهش و کیفیت زندگی را افزایش دهند؛ اما در اکثر موارد هزینههای سلامت کشورهای مختلف با سیر یکنواختی افزایش یافته است. یکی از مهمترین دلایل افزایش هزینههای نظامهای سلامت، شیوع و افزایش بیماریهای مزمن است. بنا بر توافق جهانی بیماریهای مزمن یکی از محرکهای اصلی اتلاف هزینههای نظام سلامت است (جوادی و همکاران، 1390: 6). بر اساس بررسی انجامشده در زمینه اثرات کلان اقتصادی پنج بیماری مزمن (قلبی-عروقی، سرطان، تنفسی، دیابت و شرایط حاد روانی) زیان کل ناشی از این بیماریها بین سالهای ۲۰۱۰ الی ۲۰۳۰ در چین ۷/۷ تریلیون دلار، در ژاپن 5/3 تریلیون دلار و در کره جنوبی یک تریلیون دلار تخمین زده شده است (نورالدینی و همکاران، 1400: 8). طبق گزارش سازمان جهانی بهداشت تا سال 2015.م بار اقتصادی ناشی از بیماریهای دیابت، سکته مغزی و بیماریهای قلبی-عروقی در پنج کشور بزرگ درحالتوسعه حدود 25/1 تریلیون دلار تخمین زده شده است (557 بیلیون دلار در چین، 300 بیلیون دلار در فدراسیون روسیه و 336 بیلیون دلار در هندوستان) (جوادی و همکاران، 1390: 4). در آمریکا 86 درصد از هزینههای سلامت خانوار به بیماریهای مزمن اختصاص مییابد. ازآنجاییکه هزینههای سلامت در سال ۲۰۱۶.م برابر با ۳/۳ تریلیون دلار بود، میتوان بیان کرد که بیماریهای مزمن 8/2 میلیون دلار از هزینههای سلامت را به خود اختصاص داده است (نورالدینی و همکاران، 1400: 7). درخصوص بیماریهای قلبی-عروقی، هزینههای درمانی عروق کرونر قلب در اتحادیه اروپا در سال ۲۰۰۹.م حدود ۲۰ میلیارد بوده است؛ همچنین کاهش تولید به دلیل مرگومیر و ناتوانی مرتبط با آن ۱۸ میلیارد یورو برآورد شده است. در ایالات متحدۀ آمریکا در سال ۲۰۱۰.م هزینههای مستقیم درمانی و زیان ناشی از کاهش بهرهوری بهواسطه بیماریهای عروق کرونر قلب 9/8 میلیارد دلار برآورد شده است و پیشبینی میشود تا سال ۲۰۳۰.م این هزینهها به 721/8 میلیارد دلار افزایش یابد. تبعات اقتصادی این بیماری برای کشورهای درحالتوسعه شدیدتر خواهد بود. در کرۀ جنوبی هزینههای درمانی عروق کرونر قلب 2/0 از تولید ناخالص داخلی و 26/3 درصد از کل مخارج سالیانه سلامت بوده است (راغفر و همکاران، 1397: 13). هزینههای غیرمستقیم ناشی از دیابت در ایالات متحده 54 میلیارد دلار در سال 1997.م بود، درحالیکه هزینههای مستقیم بیماری در همان سال 44 میلیارد دلار بوده است (جوادی و همکاران، 1390: 5-6). در ج.ا.ایران نیز سالانه مبالغ هنگفتی در بخش سلامت برای مواجهه با بیماریها هزینه میشود که بخش قابلتوجهی از بودجه نظام سلامت را به خود اختصاص میدهد. این هزینهها علاوهبر اینکه فشار زیادی به نظام کلان اقتصادی کشور وارد میکند، چالشهای فراوانی را نیز برای مردم به وجود میآورد. بیماری عروق کرونر قلب، بار اقتصادی قابل توجهی را در دامنۀ 715/4-908/4 میلیارد دلار (۲۰۱۰۷۷۸۴۲۵,۰۰۰,۰۰۰-۲۱۰,۰۳۷,۸۶۰,۰۰۰,۰۰۰ریال) به نظام اقتصادی ایران تحمیل میکند. هزینههای مستقیم درمانی عروق کرونر قلب 83/0 درصد از تولید ناخالص داخلی ایران و 18/12 درصد از کل مخارج سالیانه را به خود اختصاص میدهد (راغفر و همکاران، 1397: 1). هزینههای پزشکی ۳,۵۷۲ میلیارد دلار (۱۵۲,۸۶۳,۷۴۰,۰۰۰,۰۰۰ ریال) و هزینههای تولید ازدسترفته به دلیل مرگ زودرس، ۹۳۳ میلیون دلار (۰۰۰, ۳۹,۹۲۷,۷۳۵,۰۰۰ ریال) برآورد شد (راغفر و همکاران، 1397: 1). هزینۀ کل مستقیم پزشکی 98,241,352,823,574 ریال برای هر بیمار است. هزینۀ متوسط زمان ازدسترفته ایجادشده بهازای هر روز بیماران مرد به دلیل بیماری عروق قلبی 9,333,418 ریال و برای زنان 1,033,239 ریال برآورد شده است. بخش اعظم هزینههای پزشکی مربوط به هزینههای آنژیوپلاستی(47/.) و کمترین مقدار این هزینه مربوط به هزینههای دارو (15/1) بود. بار اقتصادی بیماریهای قلبی عروقی 134,996,687,871,956 ریال بهدست آمد. بهترین راه مقابله با این بیماریها و درنتیجه کاهش هزینهها، تغییر و اصلاح رفتارهای خطرآفرین است که بیمار را آسیبناپذیر میکند (موسائی و همکاران، 1400: 1).
2-5. نقش طب سنتی در نظام سلامت و کاهش هزینههای ناشی از بیماریها همانگونه که بیان شد به دنبال افزایش بیماریها بهخصوص بیماریهای مزمن در سالهای اخیر، سیستمهای بهداشتی در سراسر جهان با افزایش هزینههای مراقبتهای بهداشتی مواجه شدهاند (واعظمهدوی و همکاران، 1398). با توجه به افزایش هزینههای درمانی، هزینههای پایینتر روشها و داروهای سنتی یکی از دلایل تمایل به طب سنتی است. در یک مطالعۀ کنترلشده تصادفی درخصوص استفاده از فیزیوتراپی، اعمال یداوی و مراقبت پزشک عمومی برای درد گردن، نتایج نشان داد که در گروه اعمال یداوی، بهبودی سریعتر از گروه فیزیوتراپی و مراقبت پزشک عمومی حاصل شد؛ کل هزینههای درمانی در این گروه حدود 447 یورو بود یعنی حدود یکسومِ هزینه در گروه فیزیوتراپی (1297یورو) و مراقبت پزشک عمومی (1379یورو). این امر بیانگر کمهزینهتر و مؤثرتر بودن مداخلات دستی برای بهبود درد گردن در مقایسه با فیزیوتراپی یا مراقبتهای ارائهشده توسط پزشکان عمومی است. استفاده از خدمات طب مکمل و جایگزین برای بیماران در کنار مراقبتهای بهداشتی ارائهشده توسط پزشکان عمومی آموزشدیده، در کاهش هزینههای درمان و مرگومیر مؤثر است. کاهش هزینهها به دلیل تجویز داروی کمتر و کاهش مدت بستری در بیمارستان است. بدین سبب کاربرد طب سنتی برای برخی از دولتها مقرونبهصرفه بوده است (رضاییزاده و طاهریپناه، 1393). یکی از موضوعات مهم در مواجهه با شیوع بیماریها و کاهش بار اقتصادی ناشی از آنها عامل پیشگیری است. اصل پیشگیری میتواند هم از نظر کاهش هزینههای سلامت و هم از نظر اثربخشی برکات زیادی داشته باشد (معتمدی، 1398: 1). پیشگیری و کنترل بیماریهای مزمن، غیرواگیر و واگیر تأثیر شدیدی بر کاهش ناتوانی افراد و وضعیت اقتصاد کشورها دارد (عزیزی، 1382: 2). طبق گزارش سازمان جهانی بهداشت در برنامۀ 10 سالۀ پیشگیری از بیماریها، میتوان با داشتن رژیمهای غذایی سالمتر، حفظ تناسباندام و عدم استعمال دخانیات به میزان 80 درصد از وقوع بیماریهای قلبی و دیابت نوع دو پیشگیری کرد. همچنین بر اساس برآورد این سازمان 40 درصد سرطانها با سبک زندگی سالمتر قابل پیشگیری هستند (جوادی و همکاران، 1390: 3). طب سنتی و مکمل نهتنها برای درمان بیماریها بهویژه بیماریهای مزمن کاربرد دارد، بلکه بهطور گستردهای در پیشگیری از بیماریها، ارتقا سلامت و حفظ سلامت استفاده میشود (رضاییزاده و طاهریپناه، 1393). اهمیت حفظ سلامتی از دیدگاه حکما و دانشمندان طب سنتی ایران تا حدی است که در تعریف طب، تندرستی و سلامت را وظیفه اصلی طبیب و حکیم بیان کردهاند (واعظمهدوی و همکاران، 1398). دکتر ناصری در کتاب حفظ سلامتی از دیدگاه طب سنتی ایران بیان میکند 80 درصد آموزههای طب ایرانی بر اصل پیشگیری از طریق مدیریت روش زندگی (سته ضروریه) بنا نهاده شده است (ناصری، 1396: 25). آموزشهای سته ضروریه و حفظالصحه به مردم و جامعه نقش مهمی در پیشگیری از بیماریها ایفا میکند و به کاهش مراجعات به سیستم سلامت منجر میشود (عمارتکار، 1402). بر اساس آمارها در سال حدود ۴۰۰ میلیون ابتلا به سرماخوردگی و 400 میلیون ابتلا به اسهال در کشور داریم؛ که بالغبر ۳۰ و 40 هزار میلیارد هزینه به بخش درمان تحمیل میکند. ۹۵ درصد سرماخوردگیها و ۹۰ درصد اسهالها با درمانهای سادۀ طب ایرانی بهبود مییابند (ناصری، 1402).
پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی است. با توجه به موضوع پژوهش حاضر ماهیت دادهها و روش تحقیق، کیفی و رویکرد اتخاذشده، استقرایی است. جامعه آماری این پژوهش را یازده نفر از مسئولین رده عالی وزارت بهداشت در حوزه طب ایرانی، رؤسای دانشکدههای طب ایرانی دانشگاههای علوم پزشکی، مراکز تحقیقات بالینی، مراکز پژوهشی، مدیران گروه دانشکدههای طب ایرانی، اعضای هیئت علمی دانشگاههای علوم پزشکی و پزشکان خبره در حوزه طب ایرانی تشکیل میدهند. جهت جمعآوری دادهها از ابزار مصاحبه نیمهساختاریافته استفاده شد؛ زیرا در این روش علاوهبر امکان تبادلنظر، میتوان بحث درباره موضوع را در راستای دستیابی به اهداف پژوهش هدایت نمود (نریمانی و واعظی، 1396). روش نمونهگیری در این پژوهش، هدفمند با رویکرد گلوله برفی است. برای انجام مصاحبه در ابتدا هدف پژوهش توسط محقق بیان و تأکید شد که از مصاحبهها فقط برای مقاصد پژوهشی استفاده خواهد شد. بنا بر نظر مصاحبهشوندگان مانعی برای ذکر محل فعالیت آنها وجود نداشت. مصاحبهها تا اشباع نظری ادامه پیدا کرد؛ بهگونهای که از نفر نهم به بعد دادهها و اطلاعات دریافتی تکراری بود و اشباع نظری اتفاق افتاد ولی به جهت اطمینان مصاحبهها تا نفر یازدهم ادامه یافت. با توجه به زمان و منابع قابلدسترس، تعداد 10 تا 15 نمونه برای انجام مصاحبه کافی است (کریمی و محمدی، 1396). جهت تجزیهوتحلیل دادهها از روش کیفی تحلیل مضمون استفاده شد. روش تحلیل مضمون بهعنوان فرایندی برای تحلیل اطلاعات کیفی در اکثر روشهای کیفی بهکار میرود (نمامیان و همکاران، ١٣٩٦). این روش قطعات گسسته و پراکنده واقعیت اجتماعی را به روشی نظاممند کنار یکدیگر سازمان داده و تصویری جامع از آن ارائه میدهد. روش تحلیل مضمون یک راهبرد تقلیل تحلیل دادهها است که توسط آن دادههای کیفی تقسیمبندی، طبقهبندی، تلخیص و بازسازی میگردند (یاوری، 1391). با توجه به اینکه روش تحلیل مضمون به بررسی و تحلیل متن میپردازد، جمعآوری اطلاعات در قالب چرخههای برداشت از متن انجام میشود. بهعبارت دیگر، محقق با طی کردن مسیر رفت و برگشتی درون متن به درک بهتری از آن دست مییابد، این مسیر تا جایی دنبال میشود که درک قابل قبولی با کمترین تناقض درونی از متن ایجاد شود (آرایش، 1398). بهطور کلی، تحلیل مضمون روشی است برای:
کینگ و هاروکز در سال ۲۰۱۰.م با بررسی و جمعبندی تلاشهای دیگر پژوهشگران، فرایندی سه مرحلهای برای تحلیل مضمون ارائه دادهاند؛ در این تحقیق نیز از این فرایند استفاده میشود. این فرایند شامل سه مرحلۀ کدگذاری توصیفی، کدگذاری تفسیری و یکپارچهسازی است که سه دسته مضمون پایه، سازماندهنده و فراگیر بهدست میآید. در مرحلۀ کدگذاری توصیفی هدف شناسایی قسمتهایی از دادههای جمعآوری شده است که میتوانند در پرداختن به سؤال تحقیق مفید باشند. در کدگذاری توصیفی بر «توصیف» چیزهایی که در گفتههای مشارکتکننده حائز اهمیت است و نه تفسیر معنای آنها، تأکید میشود. گام اول در کدگذاری توصیفی خواندن کامل متنی که قصد تحلیل آن را داریم حداقل برای یکبار بدون تلاش برای کدگذاری آن است تا با فضای کلی متن آشنا شویم. مرحلۀ بعد در کدگذاری تفسیری تلاش میشود تا فراتر از توصیف گزارههای متن عمل کرده و بر تفسیر معانی آنها تمرکز شود. این کار عمدتاً با ترکیب کدهای توصیفیای که به نظر میرسد یک معنای واحد را در خود دارند، انجام میشود. در مرحله سوم یعنی کدگذاری یکپارچه، تعدادی مضامین فراگیر شناسایی میشوند که مفاهیم کلیدی تحقیق را بیان میکنند. این مضامین باید بر پایه مضامین تفسیری بیان شوند ولی در سطح تجرید بالاتری از آنها قرار دارند (خانمحمدی، 1393). در پژوهش کمی میتوان روایی را اینگونه تعریف کرد: «پژوهش دقیقاً چه اندازه آنچه قرار است بسنجد را میسنجد». این تعریف در پژوهشهای کیفی چندان جایگاهی ندارد؛ زیرا هدف، ارزیابی و سنجش چیزی نیست بلکه درک و شناخت موضوع است. نظریهپردازان معتقدند در پژوهشهای کیفی بهجای دو واژه «روایی» و «پایایی» باید از واژه «اعتمادپذیری» استفاده کرد. پایایی به همسانی نتایج حاصل از مصاحبه و اعتبار و توانایی آن در سنجش اهداف مدنظر اطلاق میشود. اعتبار به میزانی گفته میشود که یک روش قادر است هدف مطالعه را بسنجد. در روشهای کیفی دقت در مراحل اجرایی به افزایش پایایی کمک میکند (کریمی و محمدی، ۱۳۹۶: 5). جهت دستیابی به روایی و اعتمادپذیری از مشارکت خبرگان در فرایند اجرای پژوهش استفاده گردید. برای تحقق پایایی پژوهش نیز در مرحلۀ تحلیل محتوای کیفی پژوهش تلاش شد تمامی اسناد، مقالات و کتب مرتبط با موضوع احصاء و مطالعه شود. سپس موارد مناسب دستهبندی شدند، و مطالبی که در راستای پاسخ به سؤال فرعی اول کمککننده بودند، بهطور دقیق و چندینباره مورد بررسی قرار گرفتند؛ درنهایت مقولههای اصلی و فرعی بهدست آمدند. در مرحلۀ تحلیل مضمون پژوهش حاضر محقق برای انجام مصاحبه شخصاً به خبرگان مراجعه کرد. در ابتدا هدف پژوهش توسط محقق برای مصاحبهشوندگان بیان و تأکید شد که از مصاحبه فقط جهت مقاصد پژوهشی استفاده خواهد شد. مصاحبهها ضبط و بهطور دقیق پیادهسازی شدند و با مطالعه و بررسی چندینباره و رفتوبرگشتی مضامین پایه، سازماندهنده و فراگیر احصاء شد.
4-1. ویژگیهای جمعیتشناختی نمونه آماری معیارهای انتخاب افراد برای جامعه آماری این پژوهش عبارتاند از:
4-2. تجزیهوتحلیل دادهها برای گردآوری دادهها از ابزار مصاحبه و نظر خبرگان استفاده شد. محتوای مصاحبهها با استفاده از روش تحلیل مضمون مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. درواقع، به کمک روش تحلیل مضمون طی سه مرحلهی کدگذاری توصیفی، کدگذاری تفسیری و کدگذاری یکپارچهساز، سه دسته مضمون پایه، سازماندهنده و فراگیر بهدست آمد. ابتدا با رعایت اصول اخلاقی پژوهشهای کیفی و رضایت کامل مصاحبهشوندگان، مصاحبهها ضبط شد. سپس مصاحبهها بهطور دقیق بهصورت پاراگراف به پاراگراف به متن برگردانده و نکات کلیدی مصاحبهها شناسایی و کدگذاری توصیفی انجام شد و 16 مضمون پایه احصاء گردید.
پس از اجرای فرایند کدگذاری توصیفی، کدگذاری تفسیری انجام میشود. منظور از کدگذاری تفسیری در روش تحلیل مضمون، استخراج مضامین سازماندهنده است که از طبقهبندی و خوشهبندی مضامین پایه بهدست میآید. در این مرحله مضامین پایه دارای بیشترین قرابت معنایی و مفهومی کنار یکدیگر قرار گرفتند و مضامین سازماندهنده از آنها احصاء شد. در حقیقت مضامین سازماندهنده (اصلی) همان پاسخ به سؤالات استخراجشده پژوهش از دادههای کیفی بودند (عابدی جعفری و همکاران، 1390). در این مطالعه سه مضمون سازماندهنده از مجموع 16 مضمون پایه شناسایی شدند (جدول 2).
در مرحله کدگذاری یکپارچهساز درصدد دستیابی به «مضامین فراگیر» هستیم. به این شکل که مضامین سازماندهنده را با مضامین فراگیر که سطح انتزاعی بالاتری از مضامین سازماندهنده دارند، مرتبط ساخته و قالب مضامین استخراج میشوند.
سرانۀ هزینههای سلامت در کشور از ۷۵۹ هزار ریال در سال ۱۳۸۱ به ۱۰,۳۵۵ ریال در سال ۱۳۹۰ رسیده است که با ۱۴ برابر شدن سالیانه 800 هزار ریال افزایش پیدا کرده است (شیخیچمان و همکاران، 1400: 2). یکی از مهمترین دلایل افزایش هزینههای نظامهای سلامت، شیوع و افزایش بیماریها بالأخص بیماریهای مزمن است که در سطح خرد و کلان نظام اقتصادی خانوارها و کشور را با چالش مواجه کرده است. بر اساس بررسیهای انجامشده یکی از مؤثرترین روشها برای کاهش هزینههای نظام سلامت در دنیا بهرهگیری از ظرفیتهای طب سنتی است. طب سنتی ایران با ارائه راهکارهای مناسب برای حفظ سلامتی میتواند نقش مهمی در ارتقای سلامت جامعه داشته باشد. اساساً طب ایرانی بر پیشگیری از بیماریها با آموزش روش صحیح زندگی تأکید دارد؛ این موضوع به کاهش هزینهها از طریق پیادهسازی اصل پیشگیری و کاهش ابتلا به بیماریها منجر میشود. فرایند درمان در طب ایرانی بهصورت گامبهگام است. بنا به توصیه مؤکد حکمای این مکتب مراحل درمان ابتدا از اصلاح سبک زندگی و تغذیه، تجویز داروهای ساده و سپس استفاده از داروهای مرکب و در نهایت اعمال یداوی انجام میشود؛ این پروسه باعث کاهش هزینۀ درمان میشود. موضوع تشخیص در طب ایرانی اساساً بر گرفتن شرححال جامع و کامل و موارد کلینیکال بنا شده که به کاهش استفاده از تجهیزات تشخیصی و صرفهجویی در سبد هزینهای خانوار و کاهش هزینههای تحمیلی به بیمهها منجر میشود. موضوع دیگر بومی بودن طب ایرانی است. محاسبات نشان میدهد، اگر همۀ داروهایی که در داخل تجویز میشود بخواهد از خارج تأمین شود، بیش از ۴۰ میلیارد دلار هزینه دارد، که این موضوع عملاً نشدنی است. برای مواجه با این چالش میتوان از ظرفیتهای طب ایرانی استفاده کرد (واعظمهدوی، 1402). شیوههای طبابت در طب ایرانی همه بومی هستند از گیاهان دارویی، داروهای گیاهی، دانش پزشکی که همه اینها منجر به کاهش هزینه در بخش سلامت میشود (عباسیان، 1402). درمان با روشهای طب سنتی به دلیل مادۀ مؤثرۀ بالای گیاهان دارویی از اثربخشی بالاتری برخوردار است و طول درمان و هزینهها را کاهش میدهد؛ همچنین به دلیل اینکه گیاهان دارویی از خواص مختلفی برخوردارند میتوان با یک گیاه اقدام به درمان چندین بیماری کرد و از داروهای متعدد پرهیز کرد و هزینهها را کاهش داد (یزدیان، 1402).
[1]. کارشناسی ارشد مدیریت گرایش استراتژی، دانشگاه آزاد واحد قائمشهر، قائمشهر، ایران (نویسنده مسئول). رایانامه: rasolhasani13@gmail.com [2]. استاد دانشگاه علوم پزشکی شاهد، تهران، ایران. رایانامه: TMCTRC@gmail.com | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
منابع
الف-فارسی
ب- مصاحبهها
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 186 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 4 |