| تعداد نشریات | 17 |
| تعداد شمارهها | 418 |
| تعداد مقالات | 3,192 |
| تعداد مشاهده مقاله | 2,921,025 |
| تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 2,332,032 |
کاربردهای هوش مصنوعی در علوم زراعی و بهنژادی گیاهی: راهبردها، فرصتها و چالشها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| فصلنامه آماد و فناوری دفاعی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| مقاله 4، دوره 8، شماره 2 - شماره پیاپی 26، مرداد 1404، صفحه 101-154 اصل مقاله (1.25 M) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| نویسندگان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| حمید اله دادی1؛ حجت اله لطیف منش* 2؛ اسد معصومی اصل3 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| 1دانش آموخته کارشناسی ارشد اگروتکنولوژی-فیزیولوژی گیاهان زراعی، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی دانشگاه یاسوج، یاسوج، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| 2استادیار گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی دانشگاه یاسوج، یاسوج، ایران(نویسنده مسئول) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| 3دانشیار گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی دانشگاه یاسوج،یاسوج،ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| هوش مصنوعی (AI) در کشاورزی و بهنژادی گیاهی با هدف افزایش بهرهوری و پایداری کشاورزی بهطور فزایندهای به کار گرفته میشود. در این مطالعه، از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی استفاده شده است که شامل مرور اسناد و منابع کتابخانهای میباشد. دادهها از مقالات علمی، وبسایتها و سایر منابع معتبر جمعآوری و تحلیل شدند. هدف اصلی این تحقیق بررسی تاثیرات کاربردهای هوش مصنوعی بر علوم زراعی، بهنژادی گیاهی و چالشهای آن در توسعه پایدار کشاورزی است. این تحقیق به سوالاتی از جمله ضرورت استفاده از هوش مصنوعی در کشاورزی، انواع الگوریتمهای هوش مصنوعی، فواید و چالشهای کاربرد آن پاسخ میدهد. الگوریتمهای یادگیری ماشین، بینایی رایانهای و پردازش زبان طبیعی به عنوان ابزارهای کلیدی در این زمینه معرفی شدند. در بخش کشاورزی، هوش مصنوعی قادر است با بهینهسازی مصرف آب، کود و سموم، کاهش ضایعات و بهبود پایداری محیطی، به افزایش عملکرد کمک کند. همچنین، در بهنژادی گیاهی، با تحلیل دادههای ژنتیکی و فنوتیپی، میتواند به انتخاب گیاهانی با ویژگیهای مطلوب همچون مقاومت به خشکی و بیماریها کمک کند. با وجود مزایای گسترده، چالشهایی همچون هزینههای بالا، نیاز به زیرساختهای مناسب و تهدید بیکاری در بخش کشاورزی وجود دارد. در مناطق روستایی و دورافتاده، عدم دسترسی به فناوریهای پیشرفته و اینترنت، موجب توزیع نابرابر این فناوریها شده است. بهرغم این چالشها، هوش مصنوعی میتواند به کشاورزی پایدار کمک کرده و نقش مهمی در امنیت غذایی جهانی ایفا کند. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| بهنژادی؛ کشاورزی دقیق؛ هوش مصنوعی؛ یادگیری ماشینی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
مقدمه کشاورزی، صنعت ابتدایی و هسته نخستین اقتصاد است که در شکوفایی اقتصادی درازمدت حضوری اساسی دارد (Loizou et al., 2019). بحران تأمین غذای جهان متناسب با روند افزایش جمعیت، نگران کننده است. حدود دو میلیارد نفر دارای ناامنی غذایی، 690 میلیون نفر مبتلا به سوءتغذیه و 340 میلیون کودک دچار کمبود ریزمغذیها هستند (WHO, 2020). از آغاز دهه 1970 میلادی به دنبال افزایش فعالیتهای کشاورزی فراگیر، تغییرات شدید اقلیمی نیز بروز یافتهاند (Majeed and Mazhar, 2019). کشاورزی صنعتی و مخاطرات زیستی ناشی از بنگاههای اقتصادی آن نظیر تخریب زیستبومها، آلودگی و سمیت آفتکشها و تولید کربن بالا، سهم 12 درصدی از انتشار گازهای گلخانهای را سبب شدهاند (Yue et al., 2017). این افزایش موجب فرسایش بیشتر خاک در بومنظامها میگردد (Nearing et al., 2017)، ازآنجاکه فرایند تولید محصول باید در تعامل با حفظ آب و خاک بومنظامهای محلی و همراه با تأمین سلامت انسان صورت پذیرد، این امر نیازمند جهتگیری فرهنگ کشاورزی به سمت پایداری محیطزیست است. گزینش راهبردهای کشاورزی پایدار در صنایع زراعی حاکی از ظهور برنامهای کارآمد جهت حفظ منابع طبیعی و تنوع زیستی است (Saunders, 2017). شیوههای نوین در پرتوِ پیشرفتهای نوظهور با کشاورزی پایدار ادغام شده و امکان ایجاد شرایط سازگار با محیطزیست را همراه با کمترین میزان ضایعات فراهم میکند. بنابراین در مسیر تولید محصولات گیاهی با عبور از رویکردهای سنتی، کشاورزی بهسوی گفتمانهای تازه حرکت میکند و در همین راستا، هوش مصنوعی با شتاب زیادی در حال الحاق شدن به بخشی مهم از توسعه فنی کشاورزی است. مقصد نهایی، تأمین غذای 2 میلیارد نفر دیگر تا سال 2050 میلادی است که از طریق افزایش 50 درصدی تولید جهانی غذا میسر میشود (BenAyed and Hanana 2021). راهکارهای هوش مصنوعی با افزایش کارآمدی کشاورزان به بهبود کمیت، کیفیت و سرعت ورود به بازار کمک میکند. بهطور روزمره در مزارع دادههای زیادی پیرامون خاک، آب، دما، اقلیم و ... ایجاد میشود. هوش مصنوعی قادر است از این اطلاعات در جهت دستیابی به دانش برتر برای تعیین تاریخ کاشت، نوع محصول قابل کشت و دیگر موارد با هدف دستیابی به عملکرد مطلوب استفاده کند (Bhat and Huang, 2021). رشد فزاینده جمعیت جهان، تقاضا برای غذا را بهطور بیسابقهای افزایش داده است. درعینحال، صنعت کشاورزی با چالشهای متعددی از جمله کمبود منابع آب، آفات و بیماریهای گیاهی و تغییرات آب و هوایی روبهرو است. برای غلبه بر این چالشها و اطمینان از امنیت غذایی جهانی، لازم است روشهای تولید کشاورزی را بهطور چشمگیری ارتقا داد. هوش مصنوعی بهعنوان ابزاری قدرتمند، پتانسیل متحول کردن صنعت کشاورزی را دارد. با استفاده از الگوریتمهای پیچیده یادگیری ماشین و دادههای عظیم، سیستمهای هوش مصنوعی میتوانند بینشهای ارزشمندی را در مورد همه جنبههای عملیات کشاورزی ارائه دهند، از سلامت خاک و گیاه گرفته تا برنامهریزی برداشت و بازاریابی. کاربرد هوش مصنوعی به سبب بهبود شرایط کیفی و افزایش دقت مکانیزه، روش مدیریتی جدیدی را به نام کشاورزی دقیق[1] معرفی میکند. کشاورزی دقیق با استفاده از فناوری هوش مصنوعی موجب شناسایی آفات و بیماریها و جبران کمبودهای غذایی گیاهان میشود. ازهمینرو این پژوهش با بررسی جنبههای متعدد کاربرد ابزارهای هوش مصنوعی در علوم زراعی و بهنژادی گیاهی سعی بر واکاوی مزایای این فناوری همراه با معایب کمتر دیده شده آن دارد.
نخستینبار در دهه 1950 «آلن تورینگ»، یک نوع بازی را برای این پرسش که آیا یک ماشین میتواند فکر کند؟ ارائه داد که بهعنوان آزمون تورینگ معروف است (Warwick, 2013). یک رایانه جهت قبولی در آزمون تورینگ لازم است چهار مهارت داشته باشد: «پردازش زبان طبیعی»[2]، «نمایش دانش»[3]، «استدلال خودکار»[4] و «یادگیری ماشین»[5] (Kok et al., 2009). چند سال بعد واژه «هوش مصنوعی» برای اولینبار در کارگاه دارتموث توسط مککارتی مطرح شد که توصیه نمود هر جنبه از یادگیری میتواند به قدری دقیق توصیف شود که ماشینی ساخت تا آن را شبیهسازی کند. سه دهه پس از آن، استفاده از رایانهها در کشاورزی مطرح شد (Baker et al., 1983). ایده کاربرد هوش مصنوعی در کشاورزی اولین بار توسط مککینیون و لمون جهت تشکیل الگوی شبیهسازی محصول پنبه به کمک «سامانه هوشمند»[6] برای بهینهسازی آبیاری، کنترل علفهای هرز، کنترل شرایط آب و هوایی و دیگر عوامل شکل گرفت (Bannerjee et al., 2018). امروزه به دلیل گسترش وسیع هوش مصنوعی در طول زمان، ارائه تعریفی جامع از آن ناممکن یا دشوار است. با این وجود، میتوان تعاریف کلی را به شرح زیر ارائه داد: هوش مصنوعی را سامانهای گویند که شبیه یک انسان میاندیشد؛ مثل یک انسان عمل میکند و دارای چند خصوصیت است: 1. عقلانی فکر میکند یا منطقی کار میکند Kok et) al., 2009)؛ 2. تحت عنوان «برنامهای که در یک دنیای دلخواه از یک انسان بدتر نیست» تعریف میشود (Dobrev, 2012)؛ 3. ابزاری که تقلید کننده فرایندهای هوش و توانایی بشری بهواسطه ماشینها، سامانههای رایانهای پیشرفته، رباتها و تجهیزات دیجیتال است Gangwar,) 2023) و انگیزه اصلی آن در زمینه علوم کشاورزی فراهم کردن قدرت تصمیمگیری دقیق و پیشبینی بهموقع برای بهبود بهرهوری همراه با حفاظت از منابع محیطی است Patel et al.,) (2021. محاسبات شناختی، به خاطر پتانسیل درک، تفسیر و واکنش به وضعیتهای متفاوت (بر اساس اصل یادگیری) موجب بهبود کارایی میشود؛ بر این اساس، هوش مصنوعی به سه شاخه اصلی قابل بخشبندی است:
این مطالعه از روش توصیفی-تحلیلی برای بررسی و تحلیل کاربردهای هوش مصنوعی (AI) در علوم زراعی و بهنژادی گیاهی استفاده کرده است. در این راستا، دادههای ثانویه از منابع معتبر شامل مقالات علمی، گزارشها و وبسایتهای تخصصی جمعآوری شده و از طریق تحلیل محتوای کیفی بررسی شدند. تمرکز اصلی این مطالعه بر نقش هوش مصنوعی در مدیریت منابع کشاورزی، بهینهسازی تولید، کاهش ضایعات و توسعه راهبردهای جدید در زراعت و بهنژادی گیاهی بوده است. اطلاعات از طریق مطالعه اسنادی و کتابخانهای و با جستجوی کلمات کلیدی نظیر هوش مصنوعی در کشاورزی، کشاورزی دقیق، بهنژادی گیاهی، یادگیری ماشین و کشاورزی پایدار در پایگاههای اطلاعاتی معتبر نظیر Science Direct، IEEE Xplore، PubMed و Google Scholar گردآوری شدند. تمرکز بر مقالاتی بود که در بازه زمانی ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۳ منتشر شدهاند تا از بهروز بودن دادهها و همخوانی آنها با وضعیت کنونی فناوری اطمینان حاصل شود. در انتخاب منابع به جامعیت، اعتبار علمی و سطح نوآوری آنها توجه شد. معیارهایی همچون بررسی اثرات هوش مصنوعی بر افزایش بهرهوری، بهبود کیفیت محصولات، کاهش هزینهها و کمک به پایداری محیطی در انتخاب منابع در نظر گرفته شدند. این رویکرد کمک کرد تا پژوهشهایی که مستقیماً به کاربرد AI در کشاورزی و بهنژادی گیاهی پرداختهاند، اولویت داده شوند. برای تحلیل محتوای کیفی، منابع جمعآوری شده به دستههای اصلی بهینهسازی مدیریت منابع، بهنژادی گیاهی، کاهش اثرات زیستمحیطی، بهبود کارایی و دقت در تصمیمگیری تقسیمبندی شدند. تحلیل دادهها با تفسیر و ترکیب اطلاعات به دست آمده از منابع مختلف و مقایسه نتایج صورت گرفت تا دیدگاه جامعی در مورد چالشها، فرصتها و پیامدهای استفاده از هوش مصنوعی در کشاورزی ارائه شود. برای افزایش اعتبار پژوهش، از مقالات و منابع معتبر علمی که دارای داوری همتا بوده و در مجلات معتبر منتشر شدهاند، استفاده شد. همچنین، یافتههای کلیدی مقایسه و نتایج برای ارزیابی دقیق و جامع پیامدهای AI در کشاورزی مورد بررسی قرار گرفتند. نقاط قوت و ضعف بهکارگیری AI از طریق تجزیهوتحلیل دقیق متون و یافتههای پیشین بررسی شد تا راهبردها، چالشها و فرصتهای این حوزه بهصورت دقیق ارائه شود.
اگرچه پیش از این فعالیتهای زراعی محدود به حوزه تولیدات غذایی و گیاهی بود ولی طی دو دهه اخیر بهسوی فراوری پس از برداشت و بازاریابی محصولات دامی و زراعی نیز سوق یافته است. در حال حاضر، این فعالیتهای زراعی بهعنوان پایگاه اصلی تأمین معیشت، کاهش بیکاری، تأمین منابع دیگر صنایع، تجارت ملی و بهبود اقتصاد جهانی شکل گرفته است (Awuse et al., 2015). با این وجود، در حال حاضر، کشاورزی با بحرانهای جدی روبهرو است. تولید غذای جهانی باید به میزان 110 درصد افزایش یابد تا پاسخگوی جمعیت 10 میلیارد نفری سال 2050 باشد (Rockström et al., 2017). همچنین به جهت بروز چندین رسوایی در فرایند حفظ ایمنی صنایع غذایی مانند دیوکسین در جوجهها و آنسفالوپاتی اسفنجی شکل گاو، ایجاد یک سامانه ردیابی مستند در زمینه کنترل کیفی زنجیره تأمین غذایی به نیازی اساسی تبدیل گشته است. علاوه بر این، تغییرات اقلیمی مسئله انکارناپذیر بحران کمبود آب، از جمله چالشهای بسیار مهم امروز و فردای زمین هستند. به همین دلیل کشاورزی مستلزم انتخابها و عدم قطعیتهای زیادی است. بنابراین، کمک به تسهیل حرکت کشاورزان و صاحبان سرمایه جهت گزینش مدیریت کشاورزی پایدار و استفاده از فناوریهای نوینی مثل «رایانش ابری»[10]، هوش مصنوعی و «اینترنت اشیا»[11]، تصمیمی اثرگذار و بنیادین است. هوش مصنوعی همراه با زیر مجموعههای یادگیری ماشین و «یادگیری عمیق»[12] برای مبارزه با مشکلاتی نظیر کمبود نیروی کار متخصص، تغییرات آب و هوایی، کمبود قدرت تصمیمگیری سریع و افزایش دقت تجزیهوتحلیل دادهها استفاده میشود (Gangwar, 2023). همچنین بهصورت گستردهتر جمعآوری اطلاعات در سطح زمین زراعی به کمک ماهوارهها و پهپادها، رباتها، حسگرهای راه دور و حسگرهای دما و رطوبت، کارآمدی نهادهها پیش از کاشت تا پس از برداشت را افزایش میدهد (Vishnu et al., 2019). هوش مصنوعی سریعاً در حال ورود به بخشهای مختلف دولتی و تجاری است و هسته مرکزی آن، دانشگاههایی است که بهعنوان مراکز منابع داده عمل میکنند (Goralski and Tan., 2020). ازهمینرو، در یک دستهبندی کلی میتوان خدمات ناشی از اثرگذاری هوش مصنوعی در کشاورزی را چنین بیان داشت: خدمات کاربردی تشخیصی (شناسایی نشانههای تنش آبی، آلودگی به بیماریها و آفات)، خدمات تجویزی (بررسی خاک و پیشنهاد کود یا هر نهاده دیگر)، خدمات کاربردی مشاورهای (برنامهریزی آبیاری و مشاوره آب و هوا) و خدمات کاربردی پیشبینیکننده (پیشبینی عملکرد و حمله آفات و بیماریها) (Sinha et al., 2022).
شکل 1: ارتباط هوش مصنوعی با کشاورزی هوشمند و کشاورزی دقیق (Channe et al., 2015). رشد فزاینده جمعیت جهان، تقاضای غذا را بهطور بیسابقهای افزایش داده است. درعینحال، صنعت کشاورزی با چالشهای متعددی از جمله کمبود منابع آب، آفات و بیماریهای گیاهی و تغییرات آب و هوایی روبهرو است. برای غلبه بر این چالشها و اطمینان از امنیت غذایی جهانی، ضروری است که روشهای تولید کشاورزی را بهطور چشمگیری ارتقا دهیم. برخی از دلایل کلیدی ضرورت هوش مصنوعی در شکل 2 ارائه شده است.
شکل 2: مزایای استفاده از هوش مصنوعی در مسیر کشاورزی پایدار دلایل و ضرورت استفاده از هوش مصنوعی در کشاورزی به شرح زیر است:
یادگیری ماشین، بخشی از هوش مصنوعی و از جمله ابزارهای ویژه جهت درک، تجزیهوتحلیل و شناخت الگوی دادهها برای تصمیمگیری یا پیشبینی است. زمینه تفکر اولیه برای یادگیری ماشین، برنامهریزی رایانهای جهت انجام وظایف انسانی مطابق با جریان یادگیری و حل مسئله است. یادگیری ماشین با کمترین میزان دخالت انسانی، تصمیمگیری میکند؛ در واقع، دادهای در دسترس را برای تغذیه الگوریتمی به کار میبرد که توانایی درک مجموعه روابط ورودی - خروجی را داراست. هوش مصنوعی که بر مبنای اصول یادگیری ماشین عمل میکند، اساساً بر پایه حل مسائل مرتبط با مزارع تمرکزیافته که دربردارنده الگوی پیشبینی، الگوی تشخیصی و الگوی مدیریتی مزرعه است (Dutt et al., 2020). بخشی از یادگیری ماشین، یادگیری عمیق است شامل نرمافزاری رایانهای متشکل از «شبکههای عصبی مصنوعی»[13] چند لایه و عمیق در مسیر فرایند یادگیری، این شبکههای عصبی به همراه منطق فازی[14] از اصول اولیه یادگیری عمیق هستند (Dutt et al., 2020). شبکه عصبی، سامانههای محاسباتی برگرفته از شبکههای عصبی زیستی میباشند که توانایی شگفتی در یادگیری تطبیقی و همچنین خودسازماندهی دارند (Pilarski et al., 2002).
جدول 1: کاربرد الگوریتمهای هوش مصنوعی در زنجیره تأمین غذایی (Ahumada & Villalobos, 2009)
الگوریتمهای هوش مصنوعی (AI) در کشاورزی طیف گستردهای از ابزارها را شامل میشوند که از یادگیری ماشین، بینایی رایانه و پردازش زبان طبیعی برای جمعآوری و تجزیهوتحلیل دادهها، شناسایی الگوها و ارائه بینش برای کمک به کشاورزان در تصمیمگیری آگاهانه استفاده میکنند. در اینجا چند نمونه از رایجترین الگوریتمهای هوش مصنوعی که در کشاورزی استفاده میشوند، آورده شده است:
شکل 3: رایجترین الگوریتمهای هوش مصنوعی در کشاورزی
الگوریتمهای هوش مصنوعی در کشاورزی عبارتند از:
5-1. پایش سلامت خاک نخستین مرحله زراعت، فرایند آمادهسازی خاک جهت کاشت است. نوع خاک و تغذیه خاک عامل مهمی در نوع کشت و کیفیت محصول است زیرا با گذر زمان، سلامت خاک رو به افول میرود بهگونهای که کشاورزان را ناگزیر از نقل مکان به مزارع جدید میکند. ادراک کامل از انواع خاکها و وضعیت متفاوت آنها موجب افزایش عملکرد گیاهان زراعی و درعینحال حفاظت از منابع خاک میشود. همینطور از طریق بهبود مدیریت خاک، میتوان عوامل منفی نظیر آلایندههای خاک و بیمارگرها را به کمترین میزان ممکن کاهش داد (Eli-Chukwu, 2019). در بررسی پایداری راهبردهای مدیریت مزرعه، با فهم این نکته که خاکها پتانسیل مقاومت متفاوتی در برابر تغییر و بازیابی دارند، میزان حساسیت به تخریب خاک اهمیت بیشتری مییابد. فناوریهای پیشرفته هوش مصنوعی و یادگیری ماشین، ردیابی خصوصیات خاک مزارع نظیر کیفیت، حاصلخیزی، کمبود ریزموجودات خاکزی و مواد مغذی را بهواسطه ابزار بینایی رایانهای امکانپذیر کردهاند. به کمک ابزار مبتنی بر یادگیری عمیق و بینایی رایانه، قادر است این اطلاعات را سریعتر از انسان تجزیهوتحلیل و تفسیر کند تا کمبود تغذیهای محصولات را در راستای پیشبینی دقیق عملکرد و نظارت بر سلامت محصول برآورد کند (Gangwar, 2023). میتوان خاکهای سالم و غنی را از طریق حسگرهای اینترنت اشیا (شامل سنجش مجاور و سنجش از راه دور) در جهت نظارت بر وضعیت شیمیایی آنها ارزیابی کرد، برای سنجش از دور لازم است که حسگر در یک سیستم هوابرد یا ماهوارهای تعبیه شود، درحالیکه در سنجش مجاور لازم است که حسگر در تماس با زمین یا در عمق سطحی باشد. قرائت دادههای آنها برای توصیف و آنالیز خاک زیرسطحی به لایه کنترل دادهها منتقل میشود و به تصمیمگیری در خصوص کود مورد نیاز کمک میکند (Cadavid et al., 2018). شاخصهای حاصلخیزی خاک و سطوح pH خاک را با استفاده از روش «یادگیری ماشین حداکثری»[18] طبقهبندی و پیشبینی کردند. لی و یاست در پژوهشی بر اساس الگوی «مدلسازی مدیریتمحور»[19] با هدف بهبود مدیریت بهینه نیتروژن، با حداقل شستشوی نیترات، حداکثر تولید و سود را گزارش نمودند. هوش مصنوعی میتواند برای آمادهسازی نقشههای خاک استفاده شود که منجر به نشان دادن لایههای متفاوت خاک در زیر زمین و روابط آنها میشود. برای مثال، بر مبنای خصوصیات حاصل از نقشههای خاک، یک الگوی شبکه عصبی مصنوعی بافت خاک را با وضوح بالا و با پارامترهای هیدروگرافی مشتقشده از یک «مدل رقومی ارتفاع»[20] پیشبینی میکند (Zhao et al., 2009). دینامیک رطوبت خاک نیز توسط یک دستگاه سنجش از دور تعبیه شده در یک «شبکه عصبی مرتبه بالاتر»[21] مشخص و تخمین زده میشود (Elshorbagy and Parasuraman, 2008). بر این اساس، دانش مهندسی ساخت سامانه پشتیبانی «تصمیمگیری شاخص ریسک خاک»[22] شامل سه مرحله است: کسب دانش، طراحی مفهومی و اجرای سامانه (López et al., 2008).
5-2. تاریخ کاشت با توجه به افزایش آلودگیها و تغییرات اقلیمی، مشخص کردن زمان مناسب جهت کاشت بذور مشکل است. بااینحال کشاورزان با استفاده از فناوری هوش مصنوعی، شرایط اقلیمی را تجزیهوتحلیل میکنند تا نوع محصول قابل کاشت و تاریخ کاشت را مشخص نمایند (Ammulu, 2021). موفقیت در جهت دستیابی به دادههای بهموقع و ساده، جهت تعیین زمان مناسب کاشت میتواند بین از دست دادن محصول و موفقیت در کشت تفاوت ایجاد کند. شرکت مایکروسافت با همکاری ICRISAT[23] (مؤسسه تحقیقات بینالمللی محصولات زراعی برای مناطق استوایی نیمه خشک) طرح کاشتی بر اساس هوش مصنوعی تولید کرده که توسط Microsoft Cortana Intelligence Suite برای افزایش بهرهوری محصول ایجاد شده است (Goel et al., 2021). این برنامه آزمایشی، از الگوریتم آنالیز پیشبینیکننده توانمندی استفاده میکند تا آمادهسازی زمین قابل کشت، دوره کاشت بهینه، بهترین تاریخ کاشت، عمق کاشت ایدئال، انتخاب بذر و تیمار کوددِهی بر اساس تجزیهوتحلیل خاک را به کشاورزان توصیه کند. این طرح از اطلاعات مربوط به وضعیت آب و هوایی، آمار بارش روزانه، میزان رطوبت خاک در لحظه مد نظر، برای ایجاد نمودارهای پیشبینی متناسب با بهترین زمان کاشت بهره میبرد. در پایان، این دادهها بهواسطه پیامکهایی برای کشاورزان فرستاده میشود تا میزان حاصلخیزی خاک و پتانسیل بهرهوری مزرعه را افزایش دهند. کشاورزانی که در سال 2017، پیامهای متنی برنامه کاشت هوش مصنوعی را دریافت کردند، 10 تا 30 درصد عملکرد بیشتر نسبت به دیگران داشتند (Agro-Pages, 2020).
5-3. شناسایی مخلوط بذر بهینه راهبردهای شناختی جهت تسهیل بهترین انتخاب از گیاهان و بذور دورگ که بر پارامترهای متعددی نظیر نوع بذر وضعیت خاک، آلودگی آفات و سنجش شرایط اقلیمی یک منطقه خاص استوار است، پیشنهادهایی را به کشاورزان عرضه میکنند. یک توصیه مطلوب را میتوان بر مبنای شرایط بومی، نیازهای مزرعه، اطلاعات کشاورزی موفق در گذشته و عوامل خارجی مانند نیازهای مصرفکننده، قیمت محصولات و روند بازار، شخصیسازی کرد (Futane, 2022).
5-4. سامانههای آبیاری هوشمند کمآبیاری و آبیاری زیاد، منجر به تأخیر در رشد محصولات میشود و اگر بهدرستی صورت نگیرد، آسیبپذیری گیاهان را در پی دارد. از طرفی تقریباً بیش از 70 درصد از محتوای آب شیرین جهان جهت آبیاری کشاورزی مصرف میشود. با در نظر گرفتن اختلاف روزافزون تقاضا و عرضه آب، احتمالاً تا سال 2025 میلادی بیش از سه میلیارد انسان با تنش آبی روبهرو میشوند. به همین خاطر اتوماسیون زراعی بهناچار باید چالشهای آبی را بهصورت مسئولانه مدیریت کند (Popa, 2011). آبیاری هوشمند شامل تأمین مقدار مناسب آب در مکان مناسب و زمان مناسب برای محصول مناسب است تا عملکرد را بهبود بخشد. با بهرهگیری از سامانههای آبیاری خودکار مبتنی بر حسگرها، مسائل پیرامون کاهش راندمان آبیاری به میزان زیادی قابل حل است. در این راستا با استفاده از تجهیزات آموزشدیده بر پایه الگوی دادههای اقلیمی گذشته و بررسی وضعیت کیفی خاک منطقه، برنامهریزی آبیاری خودکار جهت انواع گیاهان زراعی امکانپذیر است . (Rajeswari,2023) جهت دسترسی به سامانه آبیاری مؤثر (تصمیم بهتر در مورد زمان، مکان و میزان آبیاری)، پژوهشگران از دادههای پیشبینی آب و هوا، رطوبت خاک و تبخیر و بارش بهعنوان اطلاعات ورودی جهت شبیهسازی الگوهای مورد نظر استفاده میکنند. آرویند و همکاران (2017) مشخص نمودند که کاربرد الگوریتمهای هوش مصنوعی در ارتباط با دیگر فناوریها نظیر حسگرها و ریزکنترلگرهای Zigbee و Arduino جهت مواجهه با وضعیت خشکی کارآمد هستند. همچنین، کروز و همکاران (2017) جهت بهینهسازی منابع آب یک مزرعه هوشمند از فناوریهای ANN feed-forwar و back-protation بهرهبرداری نمودند. بهتازگی گاراو و همکاران (2019) از PLSR[24] و دیگر الگوریتمهای رگرسیون (بهعنوان ابزارهای هوش مصنوعی ادغام شده با حسگرها) جهت گردآوری اطلاعات و افزایش کارایی و امکانسنجی اقتصادی استفاده کردهاند.
5-5. سامانههای مدیریت دقیق زراعی راهبردهای تصویربرداری فرا طیفی (اسکن لیزری سهبُعدی) و «سنجش از راه دور»[25] در زمینه هوش مصنوعی، سامانههای پایش سلامت محصول را ایجاد کردهاند. اینها این قابلیت را دارند که روند نظارت بر مزارع کشاورزی را از نظر کار و زمان تغییر دهند (Liu, 2020). «فناوریهای هواپیماهای بدون سرنشین»[26] جهت مدیریت مطلوب سلامت گیاهان زراعی، راهبرد تصویربرداری مبتنی بر پهپاد را عرضه کرده است. با جمعآوری دادهها توسط پهپادها از مزارع و انتقال آنها به رایانهها، تجزیهوتحلیل داده توسط کارشناسان صورت میگیرد. در این مسیر، الگوریتمهایی جهت تجزیهوتحلیل تصاویر استفاده میشود و در پایان شرح مفصلی شامل وضعیت کنونی مزرعه و پیشبینیهای آینده (شامل توصیههای لازم در زمینه فرایند کاشت، مدیریت بیماریها و آفات و نیز چگونگی قیمتگذاری کالاها) در اختیار کشاورزان قرار میگیرد (Ammulu, 2021). از مهمترین خصوصیات انتخاب در میان کشتهای جایگزین، تشخیص زمانبندی، شدت و قابلیت پیشبینی خشکسالی است. همچنین ادراک درست الگوهای اقلیمی فرایند تصمیمگیری را بهبود میبخشد و منجر به عملکرد محصول باکیفیت بالا میشود. زبان برنامهنویسی هوش مصنوعی[27] از مجموعه دادههای آب و هوایی، اطلاعات اپراتورهای اولویتبندی شده و ظرفیت مکانیزاسیون جهت سنجش رفتار عملیاتی در یک نظام زراعی استفاده میکند. همینطور فرایندهای تولید محصولات، میزان درآمد ناخالص و سود خالص را برای کل مزرعه و همچنین برای مزارع جداگانه پیشبینی میکند (Liakos et al., 2018). در این راستا فنته و سینگ (2018) با جمعآوری پارامترهای متعدد آب و هوایی (نظیر سرعت باد، فشار، رطوبت و نقطه شبنم، دما و بارش) یک الگوی سنجش آب و هوا را به کمک «شبکه عصبی بازگشتی»[28] با تکنیک «حافظه بالای کوتاه مدت»[29] اجرا کردند.
5-6. علفهای هرز و سمپاشی هوشمند رقابت بر سر دریافت منابعی چون نور خورشید، آب و مواد مغذی مابین گیاهان زراعی و علفهای هرز منجر به افزایش هزینه تولید، تداخل در برداشت، کاهش کیفیت محصول و کاهش عملکرد میشود. در این راستا، کاهش 50 درصدی عملکرد لوبیا خشک و ذرت، 48 درصدی عملکرد گندم، حدود 8 تا 55 درصدی عملکرد سویا و حدود 50 تا 75 درصدی عملکرد کنجد در حضور علفهای هرز گزارش شده است (Eli-Chukwu, 2019). هوش مصنوعی به کمک سامانه حسگرهای از راه دور و حسگرهای مجاور، علفهای هرز را شناسایی و مورد هدف قرار میدهد. بسیاری از سازمانها روباتهایی تولید کردهاند که از شبکههای عصبی مصنوعی و بینایی رایانهای جهت اسپری کردن علفکشها استفاده میکنند. کاربرد سمپاشهای هوشمند همراه با کاهش مصرف آفتکشهای مزارع (حدود 80 درصد)، تعداد مواد شیمیایی به کار رفته را شدیداً کاهش میدهد و در عین مقرونبهصرفه بودن، از آلودگی محیطی نیز جلوگیری میکند (Subeesh and Mehta, 2021). به دلیل اینکه گیاهان زراعی معمولاً بهصورت ردیفی کشت میشوند، کاربرد الگوریتمی که بتواند ردیفهای محصول را تشخیص دهد و پتانسیل تفکیک دقیق علفهای هرز از محصولات را داشته باشد، الزامی است؛ بنابراین مدیریت علفهای هرز در گیاهانی چون ذرت، چغندر قند، گندم زمستانه و جو زمستانه را میتوان به کمک مشاهده مبتنی بر تصویر توسط پهپادها، تصمیمگیری مبتنی بر رایانه و «سامانه موقعیتیابی جهانی»[30] تحت کنترل قرار داد (Ortiz et al., 2016).
سامانه شناسایی آفات: حملات آزاردهندههایی مانند مگسهای سفید، تریپسها، شتهها و ... میتوانند به گیاهان زراعی آسیبهای مهلکی وارد کرده و در نتیجه عملکرد محصول را بهشدت کاهش دهند. از هوش مصنوعی جهت تطابق دادههای موجود از الگوریتمها و از تصاویر ماهوارهای برای تشخیص نوع آفت و چگونگی مهار استفاده میکنند Anbarasan and) Jayalakshmi, 2022). این امر همچنین امکان شناسایی سطوح تنشهای مختلف و ادغام دادهها بهواسطه حسگرهای متعدد و تصاویر باکیفیت را فراهم میکند. برای کمک به کشاورزان جهت انجام اقدامات پیشگیرانهای که حمله آفات را کنترل میکنند، برنامهای تحت عنوان پیشبینی خطر آزاردهندهها شروع شده است. مایکروسافت با همکاری United Phosphorus Limited یک رابط برنامهنویسی پیشبینی خطر آفات را ایجاد کرده که دارای اولویت مدیریتی هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی جهت پیامرسانی وقوع خطرات بالقوه است Rajeswari,) (2023.
5-7. شناسایی بیماریهای گیاهی بیماریهای گیاهی تهدیدی بالقوه برای امنیت غذایی، اقتصاد و محیطزیست هستند. جهت مهار اثر بیماریها و کاهش تلفات ناشی از آن، لازم است یک الگوی مدیریتی یکپارچه اتخاذ شود که دربرگیرنده راهکارهای فیزیکی، زیستی و شیمیایی باشد (BEA, 2018). بااینحال، امکان دستیابی به چنین مواردی زمانبر است و صرفه اقتصادی ندارد (WSSA, 2022). سامانههای هوش مصنوعی مبتنی بر تشخیص تصاویر میتوانند با دقت بالایی برخی از بیماریهای گیاهی را شناسایی کنند؛ به همین سبب مسیر جدیدی جهت تشخیصهای میدانی به کمک تلفنهای هوشمند ایجاد شده است (O'Brien et al., 2021). براین اساس در سنجش تصاویر، برگ گیاه به نواحی سطحی شامل پسزمینه، ناحیه بیمار و ناحیه غیر بیمار بخشبندی میشود. در مرحله بعد، نمونهای از قسمتهای آلوده تهیه و جهت شناسایی بهتر به مراکز آزمایشگاهی ارسال میشود. این موضوع در تشخیص کمبود مواد مغذی و آفات نیز مؤثر بوده است (Dharmaraj and Vijayanand, 2018). اخیراً عملکرد رویکردهای یادگیری ماشین و یادگیری عمیق جهت شناسایی بیماریهای برگ مرکبات انجام شده است. بهترین نتیجه از نظر میزان دقت در دستهبندی بیماریها، از روش شبکه یادگیری عمیق [31]VGG-16 بود (Munirah et al., 2013). بالدا و همکاران (2014) یک سامانه هوشمند جهت جلوگیری از بیماریها و آفات گندم و برنج ارائه دادند. پس از انجام آزمایشهای گوناگون و ایجاد محیط شبیهسازیشده، معلوم شد فرایند توصیه یا گزینش AgPest سازگار، منظم و تکامل یافته است. در پژوهشی دیگر سامانه هوشمندی جهت شناسایی راحت، بهموقع و سریع بیماریهای قارچ صدفی (ناشی از ویروسها، باکتریها، کپکها) به کمک شیوهای مبتنی بر یک سامانه برخط ایجاد شد (Munirah et al., 2013). این فناوری همچنین از طریق رویکردهای اینترنتی، بیماریهای قارچی را تشخیص داده و پیشنهادهای سودمندی را ارائه میدهد (Ahngar et al., 2022).
5-8. برداشت مناسب و پیشبینی عملکرد فرایند برداشت محصولات نیازمند کار و نیروی انسانی زیادی است. الگوی بینایی رایانهای بر مبنای هوش مصنوعی در نظارت و پیشبینی رسیدگی محصول برای کاهش نیروی کارگری، سودمند است و باعث کاهش ضایعات مواد غذایی، هزینهها و پیامدهای زیستمحیطی میشود. بر این اساس تجهیزات هوش مصنوعی، سرعت و دقت بیشتری در مقایسه با کارگران مزارع دارند (Gangwar, 2023). بهعنوان نمونه حدود 95 درصد از تولید خیارهای گلخانهای از طریق شناخت میزان بلوغ و مقدار وزن، به کمک فناوری دید سهبُعدی صورت میپذیرد. همچنین روش برش حرارتی مانع از انتقال ویروسهای بیماریزا به گیاهان مجاور میشوند (Li and Yost., 2000). بهعلاوه، تصاویری که از زمینهای زراعی مختلف زیر نور سفید و نور UVA[32] بهدستآمده، جهت ارزیابی کیفیت بلوغ میوههای نارس به کار میرود (Dharmaraj and Vijayanand, 2018). تشخیص عملکرد محصول و برآورد قیمتها جهت راهبردهای بازاریابی به مزرعهداران کمک میکند تا سود بیشتری را با برداشت نهایی بیشتر و قیمت بالاتر کسب کنند. کشاورزان به جهت بیثباتی قیمتها هیچگاه نمیتوانند الگوی تولید معینی را مشخص کنند. این امر بهخصوص در گیاهانی با قدرت ماندگاری نسبتاً کمتر مثل گوجه فرنگی متداول است. هوش مصنوعی و یادگیری ماشین در تعامل با فناوریهای کلان داده به کسبوکارها این اجازه را میدهند تا قیمت محصول و سلامت گیاه را در بازار ارزیابی و خروجی را پیشبینی کنند. در حقیقت به کمک الگوهای آمار تجربی و شیوههای تجزیهوتحلیل مجموعه دادههای مبتنی بر تولید، عملکرد محصول پیشبینی میشود تا میزان بهرهوری برای هزینه واقعی سنجش شود (Kumar and Vats, 2018). ازهمینرو دولت و کشاورزان میتوانند جهت تصمیمگیری خردمندانه راجع به تقاضای مصرفکننده، میزان نیاز بازار و روند قیمتگذاری آینده، استفاده کرده و روش خود را همزمان با کاهش هزینههای ورودی، بهسوی کارآمدی بازار مدیریت کنند (Raj et al., 2022). از دیگر سو، زنجیرههای تأمین مبتنی بر هوش مصنوعی قادرند با کاهش تعداد زیادی از واسطهها و کاهش هزینههای توزیع، باعث افزایش سود شرکتها شوند.
5-9. مدیریت پس از برداشت صنعت کشاورزی اکنون بهسرعت در حال رشد و توسعه است و از پیشرفتهای فناورانه جهت تقویت عملکرد کلی محصولات بهره میبرد. فارغ از کنترل بیماریها و آفات، فرایندهای تمیز کردن، نگهداری، خشک کردن، درجهبندی، بستهبندی، خنکسازی و حمل و نقل محصولات برداشت شده نیز از وجوه ضروری کشاورزی محسوب میشوند. این قسمت به تعداد زیادی از سازوکارهای کنترل داخلی و نگهداری مواد غذایی میپردازد که از بینایی رایانهای برای بهبود کیفی در تهیه محصولات، ذخیرهسازی و توزیع اقلام غذایی استفاده میکنند. امکان دستیابی به بسیاری از فناوریها و تجهیزات نوین مانند رباتها و سامانههای نظارت هوشمند این بخش را بهطور کامل متحول نموده است Anbarasan and) (Jayalakshmi, 2022.
قبل از کاشت تا بعد از برداشت، هوش مصنوعی پتانسیل متحول کردن صنعت کشاورزی را در تمام مراحل، از آمادهسازی خاک تا برداشت و فروش محصولات نهایی، دارد (شکل 4).
شکل 4: پتانسیل ایجاد تحول در صنعت کشاورزی توسط هوش مصنوعی
بهنژادی گیاهی با استفاده از هوش مصنوعی، به معنی تمرین استفاده از روشها و ابزارهای هوش مصنوعی در زمینه بهنژادی گیاهی است. جهت افزایش کارایی و تأثیر فرایند بهنژادی، استفاده از الگوریتمهای هوش مصنوعی و رویکردهای محاسباتی برای تجزیهوتحلیل حجم قابلتوجهی از دادههای ژنتیکی، فنوتیپی و محیطی گیاهان لازم است. کاربردهای هوش مصنوعی در بهنژادی گیاهی عبارتند از:
شکل 5: نحوه بهکارگیری فناوری هوش مصنوعی برای ارتباط دادن ژنومیکس و فنومیکس با کارایی بالا (Sampath et al., 2023) هوش مصنوعی بهعنوان ابزاری قدرتمند برای پیشبینی فنوتیپ نگاری با توان بالای گیاه زراعی و تجزیهوتحلیل عملکرد ژن در بهنژادی گیاهان زراعی مدرن استفاده میشود. دادههای فنوتیپی و ژنوتیپی با کارایی بالا از ژرم پلاسمهای گیاهان زراعی بزرگ و جمعیتهای اصلاحی جمعآوری میشوند. پایگاه دادهای گسترده میتواند دادههای منابع مختلف را با فناوری هوش مصنوعی ادغام کند، مانند تنوع فنوتیپی گیاهان زراعی، چندشکلیهای SNPs، تجزیهوتحلیل QTL، تجزیهوتحلیل GWAS، انتخاب ژنومیک و توالی ژنوم. فناوریهای هوش مصنوعی برای پیشبینی فنوتیپ گیاه زراعی از پیشبینی کل ژنوم استفاده میکند و استراتژیهای بهنژادی جدید از طریق هوش مصنوعی در ارتباط با مدلهای محاسباتی و آموزشی تولید میشوند. با استفاده از تکنیکها و فناوری هوش مصنوعی، بهنژادگران گیاهی ممکن است دقت، سرعت و کارایی فرایند بهنژادی را افزایش دهند. هوش مصنوعی در بهنژادی گیاهی این پتانسیل را دارد که به توسعه انواع ارقام برتر که برای مقابله با مشکلات امنیت غذایی، تغییرات آب و هوایی و کشاورزی پایدار مجهزتر هستند، کمک کند (Sampath et al., 2023).
شکل 6: فواید هوش مصنوعی برای بهنژادی گیاهی (Sampath et al., 2023).
بهنژادی گیاهی با استفاده از هوش مصنوعی چندین مزیت داشته و ممکن است تأثیر زیادی در زمینه بهنژادی گیاهان داشته باشد. هوش مصنوعی به دلایل زیر مفید است:
علیرغم این مزایا، در نظر داشتن محدودیتها یا مشکلات احتمالی مرتبط با هوش مصنوعی در بهنژادی گیاه بسیار مهم است. این محدودیتها شامل نیاز به دادههای با کیفیت بالا و متنوع، مسائل مربوط به حریم خصوصی و مالکیت، انحرافهای بالقوه دادهها و الگوریتمها و لزوم ایجاد تعادل بین تکنیکهای بهنژادی مرسوم و رویکردهای مبتنی بر هوش مصنوعی است. ضمن رسیدگی به این مسائل، ادغام و پیادهسازی دقیق هوش مصنوعی در بهنژادی گیاهی میتواند مزایای آن را به حداکثر رسانده و به ایجاد انواع بهتر گیاهان زراعی کمک کند (Sampath et al., 2023).
از جمله کاربردهای هوش مصنوعی در زیست فناوری گیاهی موارد زیر میباشند Khan) et al., 2022).
در سالهای اخیر فنومیکس گیاهی بهسرعت پیشرفت کرده و امکان بهنژادی دقیق را فراهم کرده است. این پیشرفت را میتوان به افزایش اختراعات و ایجاد فناوریهای جدید نسبت داد چرا که امکان «فنوتیپنگاری»[33] با توان بالا برای صفات پیچیده گیاهی را فراهم کردهاند. هوش مصنوعی به توسعه نرمافزارها و ابزارهایی برای جمعآوری و مدیریت دادهها در زمینه فنوتیپنگاری کمک کرده است. این دستگاهها و پلتفرمها با استفاده از دادههای آزاد، تحقیق مبتنی بر جامعه و اشتراکگذاری اطلاعات را تسهیل میکنند و دادههای حجیمی را که برای تحقیقات قابل اعتماد فنوتیپنگاری ضروری هستند، فراهم میآورند. هوش مصنوعی در سه بخش کلیدی مدیریت دادههای فنومیک به کار میرود؛ طراحی الگوریتمها و برنامههایی برای تبدیل دادههای حسی به اطلاعات فنوتیپی، توسعه مدلهایی برای فهم روابط میان ژنوتیپ و فنوتیپ در تعامل با محیط و مدیریت پایگاههای داده بهمنظور اشتراکگذاری اطلاعات و منابع. آزمایشهای متعددی که در شرایط مختلف تکرار میشوند، برای غربالگری گیاهان براساس صفات مطلوب (مانند اندازه دانه، تحمل به تنشهای غیر زنده، کیفیت محصول یا پتانسیل عملکرد) ضروری هستند. اندازهگیری گیاهان منفرد در شرایط کنترلشده، موضوع مهمی در بحث فنوتیپنگاری است. با این حال، رشد و نمو گیاهان در شرایط طبیعی دقیقاً مشابه محیطهای کنترل شده نیست. به همین دلیل، شکاف بزرگی بین عملکرد گیاهان در محیطهای آزمایشگاهی و مزارع مشاهده میشود. ادغام مستمر هوش مصنوعی در فناوریهای مختلف، حرکت به سمت راهحلهای هوشمندتر، سریعتر و کمهزینهتر را نوید میدهد. با اینکه فنوتیپنگاری مزرعهای یک نیاز عملی در بهنژادی گیاهان زراعی است؛ اما هنوز فنوتیپنگاری با توان بالا در شرایط مزرعه از امکانات بررسی فنوتیپی موجود عقبتر است. بنابراین، تلاش بیشتری برای توسعه این امکانات و کشف جنبههای عملی فنومیکس مورد نیاز است. برای افزایش دقت فناوریهای هوش مصنوعی، جمعآوری حجم بالایی از دادهها از منابع متعدد ضروری است. مطالعات اخیر نشان داده است که فنوتیپنگاری گیاهان زراعی از طریق هوش مصنوعی باعث بهبود فنوتیپنگاریها و پیشبینیها در گیاهان زراعی میشود. بهعنوان مثال، سلواراج و همکاران (2020) گزارش دادند که الگوریتمهای یادگیری ماشین، برای پیشبینی عملکرد ریشه کاساوا (Manihot esculenta Crantz) بهترین بازده را با بالاترین دقت نشان دادهاند. علاوه بر این، سیستمهای فنوتیپنگاری با توان عملیاتی بالا، به کمک هوش مصنوعی با موفقیت در موارد زیر به کار گرفته شدهاند (Selvaraj et al., 2020): در گندم و ذرت برای شناسایی مرحله رشد گیاه و بخش بخشسازی تصویر گیاه، در گیاهان دانه روغنی برای بخش بخش کردن معناشناسانه گیاهان زراعی و علفهای هرز و فنوتیپنگاری مقاومت گیاهان زراعی به بیماری و بهبود بهرهوری گیاه (Khan et al., 2022).
در دهههای اخیر، توسعه سریع فناوریهای با توان بالا در علوم زیستی، منجر به تولید دادههای عظیم شده است. رشتههایی که تلاش میکنند حجم عظیمی از دادههای زیستی را جمعآوری و تجزیهوتحلیل کنند، اغلب بهعنوان «Omics» شناخته میشوند. تجزیهوتحلیل دادههای «Omics» با استفاده از روشهای بصری یا با استفاده از همبستگیهای آماری، بسیار سخت و پیچیده است. این امر لزوم استفاده از هوش ماشینی یا هوش مصنوعی را تحریک کرده چرا که مقادیر زیادی داده را مدیریت میکند و درعینحال اطلاعاتی را استخراج میکند که فراتر از درک فعلی ما از سیستم است و مهمتر از همه، بهبود خودکار بر اساس دادههای موجود را انجام میدهد. در حال حاضر، هوش مصنوعی بهطور گسترده در ژنومیکس گیاهی استفاده میشود و در آینده نیز کاربردهای بیشتری برای کاوش عمیق ژنوم خواهد داشت. تعدادی از ابزارها و الگوریتمهای یادگیری ماشین برای انواع مختلف آنالیز بیوانفورماتیک مانند شناسایی ژن کدکننده پروتئین، شناسایی عنصر تنظیمکننده سیس، بیان ژن، مکان درون سلولی، برهمکنش پروتئین-پروتئین، هستیشناسی ژن، مسیرهای متابولیک، فنوتیپها و پیشبینی ژنومی بررسی شدهاند. در آینده نه چندان دور، احتمالاً از هوش مصنوعی برای رفع انواع نگرانیهای علم ژنومیکس گیاهی استفاده خواهد شد. الگوریتمهای هوش مصنوعی ممکن است بهطور بالقوه برای انجام تحقیقات ژنومی مقایسهای یا انتقال اطلاعات یک گیاه مدل به گیاه زراعی مورد نظر استفاده شوند. DeepBind و DeepSEA دو مدلی هستند که در سالهای اخیر برای پیشبینی و تجزیهوتحلیل ویژگیهای ژنتیکی ایجاد شدهاند. انواع مختلفی از بیان ژنها یا تجزیهوتحلیل دادههای توالییابی را میتوان با هدف پیشبینی عملکردهای ژن یا اثرات متفاوت بیان ژن روی یک صفت در نظر گرفت. اگرچه در نتیجه پیشرفتهای جدید در فناوری توالییابی با توان بالا مقدار قابل توجهی دادههای ژنومی تولید شد، با این حال حجم عظیم دادههای تولید شده مشکل بزرگی برای ذخیرهسازی و بررسی آنها ایجاد کرده است. فناوری هوش مصنوعی در بیوانفورماتیک اندازهگیری بیان همزمان تعداد زیادی ژن، یا حتی هر ژنی که در ژنوم در محدوده وسیعی از موقعیتها قرار دارد را ممکن میسازد. همه این فناوریها ترکیب میشوند تا به زیستشناسان «ارتباط» بیشتر دادهها و توانایی ادغام آنها را نمایش دهند. همچنین زیستشناسان را قادر میسازد تا دادههای ژنومی خود را بررسی کرده، فرضیات خود را در چرخه آزمایشی بررسی و تأیید کنند و در نهایت تحقیقات خود را بهبود بخشند Khan et al.,) (2022.
در حال حاضر، رویکردهای بهنژادی مدرن روی ارتباط دادن درست و دقیق ژنوتیپ با فنوتیپ گیاه زراعی متمرکز شده است. در بهنژادی پیشرفته، ارتباط دادن کل اطلاعات ژنوم به فنوتیپها با توان عملیاتی بالا، همچنان یک چالش بزرگ است و مانع از کاربرد بهینه فنوتیپنگاری در مزرعه و Omic میشود. کلکسیون ژرم پلاسم و جمعیتهای نقشهبرداری با استفاده از هوش مصنوعی میتوانند دادههای فنومیکس و ژنومیکس را بهطور مؤثر از هم متمایز کنند. تنوع گیاه زراعی، شناسایی و انتخاب چندشکلیهای تک نوکلئوتیدی[34] (SNPs)، تجزیهوتحلیل مکانهای ژنی صفات کمی[35] (QTL)، تجزیهوتحلیل مطالعه پیوستگی مرتبط با گسترده ژنوم[36] (GWAS) و انتخاب ژنومی و توالیها مقدار زیادی داده تولید میکنند. هوش مصنوعی میتواند دادههای بزرگ فنومیکس و ژنومیکس را تحلیل و ارتباطات میان آنها را برای بهبود رویکردهای بهنژادی گیاهان بررسی کند. این فناوری قادر است عملکرد ژنها را تجزیهوتحلیل کرده و پیشبینیهایی درباره فنوتیپنگاری گیاهان زراعی با توان عملیاتی بالا ارائه دهد و کارایی عملکرد و صفات گیاهان را پیشبینی کند. بنابراین، ادغام هوش مصنوعی با ابزارهای فنومیکس و ژنومیکس میتواند امکان شناسایی سریع ژنهای مرتبط با فنوتیپهای مطلوب را فراهم کند و در نهایت سرعت برنامههای بهبود گیاهان زراعی را افزایش دهد. تحقیقات روی ژنومیکس گیاهی نه تنها به فهم سازوکارهای مولکولی فنوتیپها کمک کرده است، بلکه استفاده از دادههای فنی و تکنیکهای بیوانفورماتیک برای تجزیهوتحلیل و درک این سازوکارها را نیز تسهیل میکند. تا به امروز، هوش مصنوعی بهطور اجتنابناپذیری بهعنوان یک رویکرد جذاب برای این تحلیلها شناخته شده است. هوش مصنوعی بستری را برای تجزیهوتحلیل مجموعه دادههای عظیم و متنوع فنومیکس و ژنومیکس، مانند توالییابی ژنوم و دادههای تصویری، فراهم میکند که فراتر از استراتژیهای تحلیلی مرسوم عمل میکند. اخیراً، از رویکردهای هوش مصنوعی به وضوح در زمینههای مختلف تحقیقاتی فنومیکس و ژنومیکس استفاده شده است، مانند تجزیهوتحلیل مجموعههای ژنوم، الگوریتمهای خاص ژنومی، تجزیهوتحلیل دادههای عظیم برای کاهش پیچیدگیهای چندگانه در متابولومیکس، پروتئومیکس، ژنومیکس، ترانسکریپتومیکس و زیستشناسی سامانهای. همچنین این فناوری برای تفسیر آبشارهای بیان ژن، شناسایی SNPهای قابل توجه در گیاهان پلیپلوئید و فنوتیپنگاری گیاهان زراعی تحت تنش با عملکرد بالا به کار گرفته شده است. دانشمندان از هوش مصنوعی و مدلهای توسعهیافته آن برای تلفیق جریان اطلاعات از DNA به فنوتیپهای مبتنی بر ژنتیک جهت بررسی انواع بالقوه در جمعیتهای طبیعی استفاده کردهاند. علاوه بر این، میتوان هوش مصنوعی را بهطور منسجم با بیوانفورماتیک و تجزیهوتحلیل توالی ژنوم ترکیب کرد تا مجموعههای مولکولی مختلف مانند مکانهای اتصال فاکتور رونویسی، RNAهای طولانی غیرکدشونده (lncRNAs) و (miRNAs)، تغییرات اپیستاتیک و ژنهای کدشونده، مکانهای پلی آدنیلاسیون مورد نظر، همچنین عناصر سیس تنظیمکننده[37] (CREs) را تفسیر کرد. پایگاههای دادهای مرتبط با گیاهان زراعی مختلف، حجم عظیمی از دادههای فنوتیپی و ژنوتیپی را ایجاد میکنند که اطلاعات مهمی درباره تنوع ژنتیکی ارائه میدهد. این اطلاعات بهتازگی بهعنوان منابع بالقوهای برای بهنژادگران مفید بوده و دیدگاههایی فراهم کردهاند که امکان شناسایی ژنهای کاندید برای صفات جدید را بهبود میبخشد. استفاده از هوش مصنوعی برای استنتاج برهمکنش بین ژنهای کاندید و عناصر تنظیمی (CRE) ها، بهعنوان رویکردی نوآورانه در دستهبندی و شناسایی ژنهای ناشناخته قبلی بهمنظور بهبود ویژگیهای گیاهان زراعی، شناخته میشود. علاوه بر این، استراتژیهای هوش مصنوعی میتوانند عملکرد گیاهان زراعی را تحت شرایط مختلف اقلیمی تفسیر کرده و در ارزیابی تفاوتهای محیطی مؤثر باشند. این شامل فنوتیپنگاری گیاهان تحت تنش، بررسی اثرات دمای اقلیم، تابش فرابنفش ، باد و تگرگ میشود، که همگی پتانسیل زیادی برای افزایش دقت و کارایی این تجزیهوتحلیلها دارند. نقش هوش مصنوعی در کسب، تجزیهوتحلیل، یکپارچهسازی و مدیریت دادههای ژنومی و فنومی بسیار حیاتی است، زیرا این نقش میتواند به افزایش انعطافپذیری کشاورزی در برابر تغییرات اقلیمی کمک کند. روشهای ژنوتیپنگاری مبتنی بر توالییابی نسل جدید (NGS)[38]به بهبود وضوح نقشهبرداری و شناسایی ژن کمک کرده و از ژنوتیپنگاری مبتنی بر NGS برای تجزیهوتحلیل GWAS در جهت بهبود گیاهان زراعی استفاده شده است. بهعنوان مثال، این نوع مطالعات در سویا بهطور گسترده برای شناسایی مکانهای ژنتیکی و ژنهای کاندید برای وزن دانه، محتویات پروتئین و روغن دانه، بازشدگی غلاف، تثبیت نیتروژن، ارتفاع گیاه سویا و شاخههای اولیه، صفات زراعی، مقاومت به بیماری و غلظت توکوفرول استفاده شده است. در حال حاضر تجزیهوتحلیل تفکیک بالک [39] (BSA) و روشهای اصلاح شده آن در مورد بسیاری از گیاهان زراعی استفاده میشود. BSA مبتنی بر NGS در حال تبدیل شدن به یک رویکرد محبوب برای شناسایی ژنهای کاندید برای صفات مختلف مانند مقاومت به ویروس موزاییک سویا، مقاومت در برابر پوسیدگی زغالی، زمان گلدهی، مقاومت به فیتوفتورا و مقاومت در برابر کپک پودری است. اخیراً الگوریتم یادگیری عمیق BSA (DeepBSA) جهت نقشهبرداری QTL و شبیهسازی عملکرد ژن در ذرت توسعه یافته است (Khan et al., 2022).
تغییرات اقلیمی تأثیر زیادی روی محیط زیست و تولید گیاهان زراعی در حال و آینده دارد. محیط نگاری بهعنوان سومین فناوری، همراه با فناوریهای فنوتیپنگاری و ژنوتیپنگاری جهت رمزگشایی تأثیرات محیطی در بهنژادی گیاهی پیشنهاد شده است. محیط نقش کلیدی در مدلسازی گیاهان زراعی و پیشبینی فنوتیپها از طریق اجزای کارآمد آن از جمله برهمکنش ژنوتیپ با محیط[41] (GEI)، پیامهای محیطی، ژنهای پاسخدهنده، تنشهای زیستی و غیرزیستی و همچنین فنوتیپنگاری یکپارچه دارد. کورتس و همکاران (2022) وضعیت حوزه مطالعاتی نوظهور معروف به «روابط ژنوم - محیط» را مورد بحث قرار دادهاند که در آن دادههای اقلیمی اکولوژیکی با دادههای ژنومیک تکاملی[42] (GEAs) ترکیب میشوند. محققین از شروع جمعآوری «مقادیر سازگاری تخمین زده ژنومی»[43] (GEAVs) جهت پیشبینی ژنومی[44] (GP) و نیز مدلهای چندبُعدی یادگیری ماشین حمایت میکنند تا سازگاری تکاملی چند ژنی مدنظر قرار گیرد. ژو و همکاران (2022) اخیراً یک طرح بهنژادی پیشبینی ژنومی- محیطی یکپارچه با استفاده از اطلاعات چند Omic یکپارچه، فناوری دادههای بزرگ و هوش مصنوعی پیشنهاد کردهاند. کورتس و همکاران (2021) همچنین یک نقشه راه برای استفاده از روشهای یادگیری ماشین، پیشبینی ژنوم و ویرایش ژن چند صفتی برای انتقال تنوعهای جدید تحمل به تنش غیرزیستی از خویشاوندان وحشی گیاه زراعی به آنها برای ایجاد گیاهان مقاوم به خشکی ارائه کردهاند. طرح بهنژادی پیشنهادی ما (شکل 7) اطلاعات ژنوتیپی، فنوتیپی و محیطی را برای بهبود کارایی ادغام میکند. دادههای فنوتیپی گیاهان زراعی مربوط به محیطهای داخلی و بیرونی توسط سیستمهای رباتیک با کارایی بالا جمعآوری میشوند و اطلاعات فنوتیپی به دست آمده از محیطهای مختلف از طریق اینترنت به سرور فنوتیپ با توان عملیاتی بالا [45] (HTP) منتقل میشوند. مجموعه دادههای چندگانه اطلاعات ژنوتیپی، فنوتیپی و محیطی را با هم دریافت کرده و برهمکنش ژنوتیپ و محیط (GEI) بر اساس محیطهای متعدد کمی خواهد شد. فناوری هوش مصنوعی، بهویژه یادگیری ماشین و یادگیری عمیق [46] (DL)، در انتخاب رقم برای محیطهای خاص یا چندگانه استفاده میشود. این رویکرد ما را قادر میسازد تا در مورد ارقام انتخابی تصمیمگیری کنیم که آیا برای کشت در محیطهای محدود است یا برای همه محیطهای اصلی مناسب هستند (Khan et al., 2022).
شکل 7: یکپارچهسازی و مدیریت دادههای ژنومیکس، فنومیکس و محیط توسط هوش مصنوعی برای بهنژادی گیاهان زراعی. دادههای فنوتیپی گیاهان زراعی از هر دو محیط داخلی و خارجی جمعآوریشده و اطلاعات فنوتیپی، ژنوتیپی و محیطی با فناوری هوش مصنوعی تلفیق میشوند. با مدلسازی ریاضی، استنتاج منطقی و تصمیمگیری، سیستم بهنژادی با کمک هوش مصنوعی ارقام انتخاب شده را شبیهسازی و تأیید میکند که آیا برای کشت در محیطهای محدود یا برای کشت در همه محیطهای اصلی مناسب هستند (Khan et al., 2022).
شیوههای هوش مصنوعی نهتنها به محیطزیست کمک میکنند بلکه با کاهش استفاده از منابع و مواد شیمیایی از آسیب به طبیعت جلوگیری میکنند. این فناوری باعث کاهش هزینههای آموزش کارکنان، تسریع در حل مشکلات، کاهش نیاز به مداخله انسانی و خطاها شده و امکان تصمیمگیریهای دقیق و بهموقع را با تلاش کمتری فراهم میآورد. با وجود این مزایا، پیادهسازی هوش مصنوعی در کشاورزی و بهطورکلی ورود فناوریهای نوین به این حوزه همواره با چالشها و محدودیتهایی همراه بوده است. این چالشها بهخودیخود مانع موفقیت فناوری نمیشوند؛ اما در پیشبینی و تبیین کامل تأثیرات آن ناکام مانده و ممکن است باعث ایجاد پیچیدگی شوند. بنابراین، ارزیابی جامع ریسک و ایجاد چهارچوبهای حکمرانی مناسب برای این فناوریها میتواند از بروز مشکلات آینده جلوگیری کرده و به تسریع گسترش هوش مصنوعی در کشاورزی به شیوهای پایدار کمک کند.
شکل 8: چالشهای استفاده از هوش مصنوعی در علوم زراعی و بهنژادی گیاهی
در بهرهگیری از هوش مصنوعی (AI) در کشاورزی و بهنژادی گیاهی، اتخاذ راهبردهای هوشمندانه و جامع برای تضمین بهرهوری و توسعه پایدار بسیار حیاتی است. این راهبردها را میتوان به چندین حوزه کلیدی تقسیم کرد:
نتیجهگیری در طول دههها، شیوههای سنتی کشاورزی با تغییرات چشمگیری مواجه شده است. افزایش جمعیت و کمبود زمین باعث شده است که انسانها برای بقا به نوآوری و افزایش کارایی روی آورند. درحالیکه در گذشته تمایل چندانی به پذیرش فناوریهای جدید وجود نداشت، اکنون ضرورت سازگاری با این پیشرفتها در صنعت اجتنابناپذیر شده است. فناوری هوش مصنوعی در بخشهای مختلف کشاورزی به افزایش بهرهوری کمک میکند و با ارائه راهحلهای هوشمندانه، چالشهای متعددی را در این صنعت رفع مینماید. هوش مصنوعی به کشاورزان امکان میدهد تا بهطور آنی از شرایط مزارع آگاه شوند و نیازهای مختلف مانند آبیاری، کودِدهی و مبارزه با آفات را شناسایی کنند. این پیشرفتها نهتنها کارایی را افزایش میدهند، بلکه به کاهش کار دستی و بهبود کیفیت محصولات کمک میکنند. مهمترین جنبه پیادهسازی هوش مصنوعی در کشاورزی این است که فرایندها را بهبود میبخشد بدون اینکه کار کشاورزان را جایگزین کند. دانش مصنوعی پتانسیل ایجاد یک تحول انقلابی در صنعت کشاورزی را دارد و میتواند به تغذیه جمعیت رو به رشد جهان کمک کند. با بهرهگیری از قدرت دادهها، هوش مصنوعی میتواند سناریوها را تجزیهوتحلیل کرده، خطرات را پیشبینی و برای مقابله با بحرانهای احتمالی، مانند کمبود غذا، پیش از بروز آنها اقدام کند. در نتیجه، این فناوری به رشد و توسعه کشورها نیز یاری میرساند، چرا که غذا اساسیترین نیاز هر انسان است. آینده کشاورزی وابسته به پذیرش این راهحلهای نوین شناختی خواهد بود. بااینحال، اگر بخواهیم واقعبینانه با مشکلات روبهرو شویم، هنوز کشاورزی در مراحل ابتدایی استفاده از این فناوریها قرار دارد. برنامهها باید بهگونهای توسعه یابند که تغییرات محیطی مکرر را مدیریت کرده، تصمیمگیریهای آنی را امکانپذیر سازند و دادهها را بهطور کارآمد جمعآوری کنند. همچنین، این فناوریها باید مقرونبهصرفه باشند تا کشاورزان بیشتری بتوانند از آنها بهرهمند شوند. بااینحال، تجربه تاریخی نشان داده است که تمرکز صرف بر افزایش تولید میتواند به تشدید نابرابری و تخریب محیطزیست منجر شود. بنابراین، برای جلوگیری از مشکلات مشابه فناوریهای پیشین، هوش مصنوعی در کشاورزی نیازمند ارزیابیهای جامع ریسک و دستورالعملهای مناسب است. در مراحل جمعآوری و مدیریت دادهها و توسعه و استقرار فناوری، باید اصول مسئولانه، مشارکتی و منطبق با چالشهای محلی و جهانی رعایت شود. نادیده گرفتن این اصول ممکن است باعث ایجاد ناامنی در تغذیه، استثمار نیروی کار و کاهش منابع محیطی شود. به همین دلیل، رویکردی متعادل به نوآوری لازم است، بهطوریکه ارزیابی ریسک و رویههای تحقیق و توسعه بهگونهای انجام شود که نوآوری را در این سامانه حیاتی متوقف نکند. از جمله اقدامات کاهش ریسک میتوان به همکاری با مردمشناسان روستایی، بومشناسان و دانشمندان در طراحی فناوری، استفاده از چهارچوبهای نوآوری انسانمحور و ایجاد تعاونیهای داده برای شفافیت و حقوق مالکیت اشاره کرد. این نوآوریهای دیجیتال میتوانند علوم زراعی و بهنژادی گیاهی را متحول کنند، بهشرط آنکه کاربران و سیاستگذاران بهدرستی متقاعد شوند که فناوریهای مبتنی بر هوش مصنوعی در کشاورزی از پتانسیل قابلتوجهی برخوردار هستند.
[1]. Precision Agriculture [2]. Natural Language Processing [3]. Knowledge representation and reasoning [4]. Automated reasoning [5]. Machine learning 1. [6]. Expert system[7]. Narrow Artificial intelligence [8]. Artificial general intelligence [9]. Artificial Super intelligence [10]. Cloud Computing [11]. Internet of Things [12]. Deep Learniing [13]. Artificial Neural Networks [14]. Fuzzy logic 2. [15]. Least-Squares Support Vector Machine[16]. Self-adpative Evolutionary [17]. Crop Selection Method [18]. Extreme Learning Machine [19]. Management-Oriented Modelling [20]. Digital elevation model [21]. Higher-Order Neural Network [22]. Soil Risk Characterization Decision Support System [23]. International Crops Research Institute for the Semi-Arid Tropics [24]. Partial Least Squares Regression [25]. Remote Sensing [26]. SkySqurrel Technologies [27]. PROLOG 3. [28]. Recurrent Neural Network[29]. Long short-term memory [30]. Global Positioning System [31]. VGG-16 Deep Neural Network [32]. UltraViolet A [33]. Phenotyping [34]. Single Nucleotide Polymorphisms [35]. Quantitative Trait Loci [36]. Genome-Wide Association [37]. Cis -Regulatory Elements [38]. Next Generation Sequencing [39]. Bulk Segregant Analysis [40]. Envirotyping [41]. Genotype-by-Environment Interaction [42]. Genome-Environment Associations [43]. Genomic Estimated Adaptive Values [44]. Genomic Prediction [45]. High- Throughput Phenotyping [46]. Deep Learning 4. [47]. Decision Support System5. [48]. Deep Belief Network[49]. Convolutional Neural Network | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
مقدمه
کشاورزی، صنعت ابتدایی و هسته نخستین اقتصاد است که در شکوفایی اقتصادی درازمدت حضوری اساسی دارد (Loizou et al., 2019). بحران تأمین غذای جهان متناسب با روند افزایش جمعیت، نگران کننده است. حدود دو میلیارد نفر دارای ناامنی غذایی، 690 میلیون نفر مبتلا به سوءتغذیه و 340 میلیون کودک دچار کمبود ریزمغذیها هستند (WHO, 2020). از آغاز دهه 1970 میلادی به دنبال افزایش فعالیتهای کشاورزی فراگیر، تغییرات شدید اقلیمی نیز بروز یافتهاند (Majeed and Mazhar, 2019). کشاورزی صنعتی و مخاطرات زیستی ناشی از بنگاههای اقتصادی آن نظیر تخریب زیستبومها، آلودگی و سمیت آفتکشها و تولید کربن بالا، سهم 12 درصدی از انتشار گازهای گلخانهای را سبب شدهاند (Yue et al., 2017). این افزایش موجب فرسایش بیشتر خاک در بومنظامها میگردد (Nearing et al., 2017)، ازآنجاکه فرایند تولید محصول باید در تعامل با حفظ آب و خاک بومنظامهای محلی و همراه با تأمین سلامت انسان صورت پذیرد، این امر نیازمند جهتگیری فرهنگ کشاورزی به سمت پایداری محیطزیست است. گزینش راهبردهای کشاورزی پایدار در صنایع زراعی حاکی از ظهور برنامهای کارآمد جهت حفظ منابع طبیعی و تنوع زیستی است (Saunders, 2017). شیوههای نوین در پرتوِ پیشرفتهای نوظهور با کشاورزی پایدار ادغام شده و امکان ایجاد شرایط سازگار با محیطزیست را همراه با کمترین میزان ضایعات فراهم میکند. بنابراین در مسیر تولید محصولات گیاهی با عبور از رویکردهای سنتی، کشاورزی بهسوی گفتمانهای تازه حرکت میکند و در همین راستا، هوش مصنوعی با شتاب زیادی در حال الحاق شدن به بخشی مهم از توسعه فنی کشاورزی است. مقصد نهایی، تأمین غذای 2 میلیارد نفر دیگر تا سال 2050 میلادی است که از طریق افزایش 50 درصدی تولید جهانی غذا میسر میشود (BenAyed and Hanana 2021). راهکارهای هوش مصنوعی با افزایش کارآمدی کشاورزان به بهبود کمیت، کیفیت و سرعت ورود به بازار کمک میکند. بهطور روزمره در مزارع دادههای زیادی پیرامون خاک، آب، دما، اقلیم و ... ایجاد میشود. هوش مصنوعی قادر است از این اطلاعات در جهت دستیابی به دانش برتر برای تعیین تاریخ کاشت، نوع محصول قابل کشت و دیگر موارد با هدف دستیابی به عملکرد مطلوب استفاده کند (Bhat and Huang, 2021).
رشد فزاینده جمعیت جهان، تقاضا برای غذا را بهطور بیسابقهای افزایش داده است. درعینحال، صنعت کشاورزی با چالشهای متعددی از جمله کمبود منابع آب، آفات و بیماریهای گیاهی و تغییرات آب و هوایی روبهرو است. برای غلبه بر این چالشها و اطمینان از امنیت غذایی جهانی، لازم است روشهای تولید کشاورزی را بهطور چشمگیری ارتقا داد. هوش مصنوعی بهعنوان ابزاری قدرتمند، پتانسیل متحول کردن صنعت کشاورزی را دارد. با استفاده از الگوریتمهای پیچیده یادگیری ماشین و دادههای عظیم، سیستمهای هوش مصنوعی میتوانند بینشهای ارزشمندی را در مورد همه جنبههای عملیات کشاورزی ارائه دهند، از سلامت خاک و گیاه گرفته تا برنامهریزی برداشت و بازاریابی.
کاربرد هوش مصنوعی به سبب بهبود شرایط کیفی و افزایش دقت مکانیزه، روش مدیریتی جدیدی را به نام کشاورزی دقیق[1] معرفی میکند. کشاورزی دقیق با استفاده از فناوری هوش مصنوعی موجب شناسایی آفات و بیماریها و جبران کمبودهای غذایی گیاهان میشود. ازهمینرو این پژوهش با بررسی جنبههای متعدد کاربرد ابزارهای هوش مصنوعی در علوم زراعی و بهنژادی گیاهی سعی بر واکاوی مزایای این فناوری همراه با معایب کمتر دیده شده آن دارد.
نخستینبار در دهه 1950 «آلن تورینگ»، یک نوع بازی را برای این پرسش که آیا یک ماشین میتواند فکر کند؟ ارائه داد که بهعنوان آزمون تورینگ معروف است (Warwick, 2013). یک رایانه جهت قبولی در آزمون تورینگ لازم است چهار مهارت داشته باشد: «پردازش زبان طبیعی»[2]، «نمایش دانش»[3]، «استدلال خودکار»[4] و «یادگیری ماشین»[5] (Kok et al., 2009). چند سال بعد واژه «هوش مصنوعی» برای اولینبار در کارگاه دارتموث توسط مککارتی مطرح شد که توصیه نمود هر جنبه از یادگیری میتواند به قدری دقیق توصیف شود که ماشینی ساخت تا آن را شبیهسازی کند. سه دهه پس از آن، استفاده از رایانهها در کشاورزی مطرح شد (Baker et al., 1983). ایده کاربرد هوش مصنوعی در کشاورزی اولین بار توسط مککینیون و لمون جهت تشکیل الگوی شبیهسازی محصول پنبه به کمک «سامانه هوشمند»[6] برای بهینهسازی آبیاری، کنترل علفهای هرز، کنترل شرایط آب و هوایی و دیگر عوامل شکل گرفت (Bannerjee et al., 2018). امروزه به دلیل گسترش وسیع هوش مصنوعی در طول زمان، ارائه تعریفی جامع از آن ناممکن یا دشوار است. با این وجود، میتوان تعاریف کلی را به شرح زیر ارائه داد:
هوش مصنوعی را سامانهای گویند که شبیه یک انسان میاندیشد؛ مثل یک انسان عمل میکند و دارای چند خصوصیت است: 1. عقلانی فکر میکند یا منطقی کار میکند Kok et) al., 2009)؛ 2. تحت عنوان «برنامهای که در یک دنیای دلخواه از یک انسان بدتر نیست» تعریف میشود (Dobrev, 2012)؛ 3. ابزاری که تقلید کننده فرایندهای هوش و توانایی بشری بهواسطه ماشینها، سامانههای رایانهای پیشرفته، رباتها و تجهیزات دیجیتال است Gangwar,) 2023) و انگیزه اصلی آن در زمینه علوم کشاورزی فراهم کردن قدرت تصمیمگیری دقیق و پیشبینی بهموقع برای بهبود بهرهوری همراه با حفاظت از منابع محیطی است Patel et al.,) (2021. محاسبات شناختی، به خاطر پتانسیل درک، تفسیر و واکنش به وضعیتهای متفاوت (بر اساس اصل یادگیری) موجب بهبود کارایی میشود؛ بر این اساس، هوش مصنوعی به سه شاخه اصلی قابل بخشبندی است:
این مطالعه از روش توصیفی-تحلیلی برای بررسی و تحلیل کاربردهای هوش مصنوعی (AI) در علوم زراعی و بهنژادی گیاهی استفاده کرده است. در این راستا، دادههای ثانویه از منابع معتبر شامل مقالات علمی، گزارشها و وبسایتهای تخصصی جمعآوری شده و از طریق تحلیل محتوای کیفی بررسی شدند. تمرکز اصلی این مطالعه بر نقش هوش مصنوعی در مدیریت منابع کشاورزی، بهینهسازی تولید، کاهش ضایعات و توسعه راهبردهای جدید در زراعت و بهنژادی گیاهی بوده است. اطلاعات از طریق مطالعه اسنادی و کتابخانهای و با جستجوی کلمات کلیدی نظیر هوش مصنوعی در کشاورزی، کشاورزی دقیق، بهنژادی گیاهی، یادگیری ماشین و کشاورزی پایدار در پایگاههای اطلاعاتی معتبر نظیر Science Direct، IEEE Xplore، PubMed و Google Scholar گردآوری شدند. تمرکز بر مقالاتی بود که در بازه زمانی ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۳ منتشر شدهاند تا از بهروز بودن دادهها و همخوانی آنها با وضعیت کنونی فناوری اطمینان حاصل شود. در انتخاب منابع به جامعیت، اعتبار علمی و سطح نوآوری آنها توجه شد. معیارهایی همچون بررسی اثرات هوش مصنوعی بر افزایش بهرهوری، بهبود کیفیت محصولات، کاهش هزینهها و کمک به پایداری محیطی در انتخاب منابع در نظر گرفته شدند. این رویکرد کمک کرد تا پژوهشهایی که مستقیماً به کاربرد AI در کشاورزی و بهنژادی گیاهی پرداختهاند، اولویت داده شوند. برای تحلیل محتوای کیفی، منابع جمعآوری شده به دستههای اصلی بهینهسازی مدیریت منابع، بهنژادی گیاهی، کاهش اثرات زیستمحیطی، بهبود کارایی و دقت در تصمیمگیری تقسیمبندی شدند. تحلیل دادهها با تفسیر و ترکیب اطلاعات به دست آمده از منابع مختلف و مقایسه نتایج صورت گرفت تا دیدگاه جامعی در مورد چالشها، فرصتها و پیامدهای استفاده از هوش مصنوعی در کشاورزی ارائه شود. برای افزایش اعتبار پژوهش، از مقالات و منابع معتبر علمی که دارای داوری همتا بوده و در مجلات معتبر منتشر شدهاند، استفاده شد. همچنین، یافتههای کلیدی مقایسه و نتایج برای ارزیابی دقیق و جامع پیامدهای AI در کشاورزی مورد بررسی قرار گرفتند. نقاط قوت و ضعف بهکارگیری AI از طریق تجزیهوتحلیل دقیق متون و یافتههای پیشین بررسی شد تا راهبردها، چالشها و فرصتهای این حوزه بهصورت دقیق ارائه شود.
اگرچه پیش از این فعالیتهای زراعی محدود به حوزه تولیدات غذایی و گیاهی بود ولی طی دو دهه اخیر بهسوی فراوری پس از برداشت و بازاریابی محصولات دامی و زراعی نیز سوق یافته است. در حال حاضر، این فعالیتهای زراعی بهعنوان پایگاه اصلی تأمین معیشت، کاهش بیکاری، تأمین منابع دیگر صنایع، تجارت ملی و بهبود اقتصاد جهانی شکل گرفته است (Awuse et al., 2015). با این وجود، در حال حاضر، کشاورزی با بحرانهای جدی روبهرو است. تولید غذای جهانی باید به میزان 110 درصد افزایش یابد تا پاسخگوی جمعیت 10 میلیارد نفری سال 2050 باشد (Rockström et al., 2017). همچنین به جهت بروز چندین رسوایی در فرایند حفظ ایمنی صنایع غذایی مانند دیوکسین در جوجهها و آنسفالوپاتی اسفنجی شکل گاو، ایجاد یک سامانه ردیابی مستند در زمینه کنترل کیفی زنجیره تأمین غذایی به نیازی اساسی تبدیل گشته است. علاوه بر این، تغییرات اقلیمی مسئله انکارناپذیر بحران کمبود آب، از جمله چالشهای بسیار مهم امروز و فردای زمین هستند. به همین دلیل کشاورزی مستلزم انتخابها و عدم قطعیتهای زیادی است. بنابراین، کمک به تسهیل حرکت کشاورزان و صاحبان سرمایه جهت گزینش مدیریت کشاورزی پایدار و استفاده از فناوریهای نوینی مثل «رایانش ابری»[10]، هوش مصنوعی و «اینترنت اشیا»[11]، تصمیمی اثرگذار و بنیادین است. هوش مصنوعی همراه با زیر مجموعههای یادگیری ماشین و «یادگیری عمیق»[12] برای مبارزه با مشکلاتی نظیر کمبود نیروی کار متخصص، تغییرات آب و هوایی، کمبود قدرت تصمیمگیری سریع و افزایش دقت تجزیهوتحلیل دادهها استفاده میشود (Gangwar, 2023). همچنین بهصورت گستردهتر جمعآوری اطلاعات در سطح زمین زراعی به کمک ماهوارهها و پهپادها، رباتها، حسگرهای راه دور و حسگرهای دما و رطوبت، کارآمدی نهادهها پیش از کاشت تا پس از برداشت را افزایش میدهد (Vishnu et al., 2019). هوش مصنوعی سریعاً در حال ورود به بخشهای مختلف دولتی و تجاری است و هسته مرکزی آن، دانشگاههایی است که بهعنوان مراکز منابع داده عمل میکنند (Goralski and Tan., 2020). ازهمینرو، در یک دستهبندی کلی میتوان خدمات ناشی از اثرگذاری هوش مصنوعی در کشاورزی را چنین بیان داشت: خدمات کاربردی تشخیصی (شناسایی نشانههای تنش آبی، آلودگی به بیماریها و آفات)، خدمات تجویزی (بررسی خاک و پیشنهاد کود یا هر نهاده دیگر)، خدمات کاربردی مشاورهای (برنامهریزی آبیاری و مشاوره آب و هوا) و خدمات کاربردی پیشبینیکننده (پیشبینی عملکرد و حمله آفات و بیماریها) (Sinha et al., 2022).
شکل 1: ارتباط هوش مصنوعی با کشاورزی هوشمند و کشاورزی دقیق (Channe et al., 2015).
رشد فزاینده جمعیت جهان، تقاضای غذا را بهطور بیسابقهای افزایش داده است. درعینحال، صنعت کشاورزی با چالشهای متعددی از جمله کمبود منابع آب، آفات و بیماریهای گیاهی و تغییرات آب و هوایی روبهرو است. برای غلبه بر این چالشها و اطمینان از امنیت غذایی جهانی، ضروری است که روشهای تولید کشاورزی را بهطور چشمگیری ارتقا دهیم. برخی از دلایل کلیدی ضرورت هوش مصنوعی در شکل 2 ارائه شده است.
شکل 2: مزایای استفاده از هوش مصنوعی در مسیر کشاورزی پایدار
دلایل و ضرورت استفاده از هوش مصنوعی در کشاورزی به شرح زیر است:
یادگیری ماشین، بخشی از هوش مصنوعی و از جمله ابزارهای ویژه جهت درک، تجزیهوتحلیل و شناخت الگوی دادهها برای تصمیمگیری یا پیشبینی است. زمینه تفکر اولیه برای یادگیری ماشین، برنامهریزی رایانهای جهت انجام وظایف انسانی مطابق با جریان یادگیری و حل مسئله است. یادگیری ماشین با کمترین میزان دخالت انسانی، تصمیمگیری میکند؛ در واقع، دادهای در دسترس را برای تغذیه الگوریتمی به کار میبرد که توانایی درک مجموعه روابط ورودی - خروجی را داراست. هوش مصنوعی که بر مبنای اصول یادگیری ماشین عمل میکند، اساساً بر پایه حل مسائل مرتبط با مزارع تمرکزیافته که دربردارنده الگوی پیشبینی، الگوی تشخیصی و الگوی مدیریتی مزرعه است (Dutt et al., 2020). بخشی از یادگیری ماشین، یادگیری عمیق است شامل نرمافزاری رایانهای متشکل از «شبکههای عصبی مصنوعی»[13] چند لایه و عمیق در مسیر فرایند یادگیری، این شبکههای عصبی به همراه منطق فازی[14] از اصول اولیه یادگیری عمیق هستند (Dutt et al., 2020). شبکه عصبی، سامانههای محاسباتی برگرفته از شبکههای عصبی زیستی میباشند که توانایی شگفتی در یادگیری تطبیقی و همچنین خودسازماندهی دارند (Pilarski et al., 2002).
جدول 1: کاربرد الگوریتمهای هوش مصنوعی در زنجیره تأمین غذایی (Ahumada & Villalobos, 2009)
الگوریتمهای هوش مصنوعی (AI) در کشاورزی طیف گستردهای از ابزارها را شامل میشوند که از یادگیری ماشین، بینایی رایانه و پردازش زبان طبیعی برای جمعآوری و تجزیهوتحلیل دادهها، شناسایی الگوها و ارائه بینش برای کمک به کشاورزان در تصمیمگیری آگاهانه استفاده میکنند. در اینجا چند نمونه از رایجترین الگوریتمهای هوش مصنوعی که در کشاورزی استفاده میشوند، آورده شده است:
شکل 3: رایجترین الگوریتمهای هوش مصنوعی در کشاورزی
الگوریتمهای هوش مصنوعی در کشاورزی عبارتند از:
5-1. پایش سلامت خاک
نخستین مرحله زراعت، فرایند آمادهسازی خاک جهت کاشت است. نوع خاک و تغذیه خاک عامل مهمی در نوع کشت و کیفیت محصول است زیرا با گذر زمان، سلامت خاک رو به افول میرود بهگونهای که کشاورزان را ناگزیر از نقل مکان به مزارع جدید میکند. ادراک کامل از انواع خاکها و وضعیت متفاوت آنها موجب افزایش عملکرد گیاهان زراعی و درعینحال حفاظت از منابع خاک میشود. همینطور از طریق بهبود مدیریت خاک، میتوان عوامل منفی نظیر آلایندههای خاک و بیمارگرها را به کمترین میزان ممکن کاهش داد (Eli-Chukwu, 2019). در بررسی پایداری راهبردهای مدیریت مزرعه، با فهم این نکته که خاکها پتانسیل مقاومت متفاوتی در برابر تغییر و بازیابی دارند، میزان حساسیت به تخریب خاک اهمیت بیشتری مییابد. فناوریهای پیشرفته هوش مصنوعی و یادگیری ماشین، ردیابی خصوصیات خاک مزارع نظیر کیفیت، حاصلخیزی، کمبود ریزموجودات خاکزی و مواد مغذی را بهواسطه ابزار بینایی رایانهای امکانپذیر کردهاند. به کمک ابزار مبتنی بر یادگیری عمیق و بینایی رایانه، قادر است این اطلاعات را سریعتر از انسان تجزیهوتحلیل و تفسیر کند تا کمبود تغذیهای محصولات را در راستای پیشبینی دقیق عملکرد و نظارت بر سلامت محصول برآورد کند (Gangwar, 2023).
میتوان خاکهای سالم و غنی را از طریق حسگرهای اینترنت اشیا (شامل سنجش مجاور و سنجش از راه دور) در جهت نظارت بر وضعیت شیمیایی آنها ارزیابی کرد، برای سنجش از دور لازم است که حسگر در یک سیستم هوابرد یا ماهوارهای تعبیه شود، درحالیکه در سنجش مجاور لازم است که حسگر در تماس با زمین یا در عمق سطحی باشد. قرائت دادههای آنها برای توصیف و آنالیز خاک زیرسطحی به لایه کنترل دادهها منتقل میشود و به تصمیمگیری در خصوص کود مورد نیاز کمک میکند (Cadavid et al., 2018).
شاخصهای حاصلخیزی خاک و سطوح pH خاک را با استفاده از روش «یادگیری ماشین حداکثری»[18] طبقهبندی و پیشبینی کردند. لی و یاست در پژوهشی بر اساس الگوی «مدلسازی مدیریتمحور»[19] با هدف بهبود مدیریت بهینه نیتروژن، با حداقل شستشوی نیترات، حداکثر تولید و سود را گزارش نمودند. هوش مصنوعی میتواند برای آمادهسازی نقشههای خاک استفاده شود که منجر به نشان دادن لایههای متفاوت خاک در زیر زمین و روابط آنها میشود. برای مثال، بر مبنای خصوصیات حاصل از نقشههای خاک، یک الگوی شبکه عصبی مصنوعی بافت خاک را با وضوح بالا و با پارامترهای هیدروگرافی مشتقشده از یک «مدل رقومی ارتفاع»[20] پیشبینی میکند (Zhao et al., 2009).
دینامیک رطوبت خاک نیز توسط یک دستگاه سنجش از دور تعبیه شده در یک «شبکه عصبی مرتبه بالاتر»[21] مشخص و تخمین زده میشود (Elshorbagy and Parasuraman, 2008). بر این اساس، دانش مهندسی ساخت سامانه پشتیبانی «تصمیمگیری شاخص ریسک خاک»[22] شامل سه مرحله است: کسب دانش، طراحی مفهومی و اجرای سامانه (López et al., 2008).
5-2. تاریخ کاشت
با توجه به افزایش آلودگیها و تغییرات اقلیمی، مشخص کردن زمان مناسب جهت کاشت بذور مشکل است. بااینحال کشاورزان با استفاده از فناوری هوش مصنوعی، شرایط اقلیمی را تجزیهوتحلیل میکنند تا نوع محصول قابل کاشت و تاریخ کاشت را مشخص نمایند (Ammulu, 2021). موفقیت در جهت دستیابی به دادههای بهموقع و ساده، جهت تعیین زمان مناسب کاشت میتواند بین از دست دادن محصول و موفقیت در کشت تفاوت ایجاد کند.
شرکت مایکروسافت با همکاری ICRISAT[23] (مؤسسه تحقیقات بینالمللی محصولات زراعی برای مناطق استوایی نیمه خشک) طرح کاشتی بر اساس هوش مصنوعی تولید کرده که توسط Microsoft Cortana Intelligence Suite برای افزایش بهرهوری محصول ایجاد شده است (Goel et al., 2021). این برنامه آزمایشی، از الگوریتم آنالیز پیشبینیکننده توانمندی استفاده میکند تا آمادهسازی زمین قابل کشت، دوره کاشت بهینه، بهترین تاریخ کاشت، عمق کاشت ایدئال، انتخاب بذر و تیمار کوددِهی بر اساس تجزیهوتحلیل خاک را به کشاورزان توصیه کند. این طرح از اطلاعات مربوط به وضعیت آب و هوایی، آمار بارش روزانه، میزان رطوبت خاک در لحظه مد نظر، برای ایجاد نمودارهای پیشبینی متناسب با بهترین زمان کاشت بهره میبرد. در پایان، این دادهها بهواسطه پیامکهایی برای کشاورزان فرستاده میشود تا میزان حاصلخیزی خاک و پتانسیل بهرهوری مزرعه را افزایش دهند. کشاورزانی که در سال 2017، پیامهای متنی برنامه کاشت هوش مصنوعی را دریافت کردند، 10 تا 30 درصد عملکرد بیشتر نسبت به دیگران داشتند (Agro-Pages, 2020).
5-3. شناسایی مخلوط بذر بهینه
راهبردهای شناختی جهت تسهیل بهترین انتخاب از گیاهان و بذور دورگ که بر پارامترهای متعددی نظیر نوع بذر وضعیت خاک، آلودگی آفات و سنجش شرایط اقلیمی یک منطقه خاص استوار است، پیشنهادهایی را به کشاورزان عرضه میکنند. یک توصیه مطلوب را میتوان بر مبنای شرایط بومی، نیازهای مزرعه، اطلاعات کشاورزی موفق در گذشته و عوامل خارجی مانند نیازهای مصرفکننده، قیمت محصولات و روند بازار، شخصیسازی کرد (Futane, 2022).
5-4. سامانههای آبیاری هوشمند
کمآبیاری و آبیاری زیاد، منجر به تأخیر در رشد محصولات میشود و اگر بهدرستی صورت نگیرد، آسیبپذیری گیاهان را در پی دارد. از طرفی تقریباً بیش از 70 درصد از محتوای آب شیرین جهان جهت آبیاری کشاورزی مصرف میشود. با در نظر گرفتن اختلاف روزافزون تقاضا و عرضه آب، احتمالاً تا سال 2025 میلادی بیش از سه میلیارد انسان با تنش آبی روبهرو میشوند. به همین خاطر اتوماسیون زراعی بهناچار باید چالشهای آبی را بهصورت مسئولانه مدیریت کند (Popa, 2011).
آبیاری هوشمند شامل تأمین مقدار مناسب آب در مکان مناسب و زمان مناسب برای محصول مناسب است تا عملکرد را بهبود بخشد. با بهرهگیری از سامانههای آبیاری خودکار مبتنی بر حسگرها، مسائل پیرامون کاهش راندمان آبیاری به میزان زیادی قابل حل است. در این راستا با استفاده از تجهیزات آموزشدیده بر پایه الگوی دادههای اقلیمی گذشته و بررسی وضعیت کیفی خاک منطقه، برنامهریزی آبیاری خودکار جهت انواع گیاهان زراعی امکانپذیر است . (Rajeswari,2023) جهت دسترسی به سامانه آبیاری مؤثر (تصمیم بهتر در مورد زمان، مکان و میزان آبیاری)، پژوهشگران از دادههای پیشبینی آب و هوا، رطوبت خاک و تبخیر و بارش بهعنوان اطلاعات ورودی جهت شبیهسازی الگوهای مورد نظر استفاده میکنند. آرویند و همکاران (2017) مشخص نمودند که کاربرد الگوریتمهای هوش مصنوعی در ارتباط با دیگر فناوریها نظیر حسگرها و ریزکنترلگرهای Zigbee و Arduino جهت مواجهه با وضعیت خشکی کارآمد هستند. همچنین، کروز و همکاران (2017) جهت بهینهسازی منابع آب یک مزرعه هوشمند از فناوریهای ANN feed-forwar و back-protation بهرهبرداری نمودند. بهتازگی گاراو و همکاران (2019) از PLSR[24] و دیگر الگوریتمهای رگرسیون (بهعنوان ابزارهای هوش مصنوعی ادغام شده با حسگرها) جهت گردآوری اطلاعات و افزایش کارایی و امکانسنجی اقتصادی استفاده کردهاند.
5-5. سامانههای مدیریت دقیق زراعی
راهبردهای تصویربرداری فرا طیفی (اسکن لیزری سهبُعدی) و «سنجش از راه دور»[25] در زمینه هوش مصنوعی، سامانههای پایش سلامت محصول را ایجاد کردهاند. اینها این قابلیت را دارند که روند نظارت بر مزارع کشاورزی را از نظر کار و زمان تغییر دهند (Liu, 2020). «فناوریهای هواپیماهای بدون سرنشین»[26] جهت مدیریت مطلوب سلامت گیاهان زراعی، راهبرد تصویربرداری مبتنی بر پهپاد را عرضه کرده است. با جمعآوری دادهها توسط پهپادها از مزارع و انتقال آنها به رایانهها، تجزیهوتحلیل داده توسط کارشناسان صورت میگیرد. در این مسیر، الگوریتمهایی جهت تجزیهوتحلیل تصاویر استفاده میشود و در پایان شرح مفصلی شامل وضعیت کنونی مزرعه و پیشبینیهای آینده (شامل توصیههای لازم در زمینه فرایند کاشت، مدیریت بیماریها و آفات و نیز چگونگی قیمتگذاری کالاها) در اختیار کشاورزان قرار میگیرد (Ammulu, 2021).
از مهمترین خصوصیات انتخاب در میان کشتهای جایگزین، تشخیص زمانبندی، شدت و قابلیت پیشبینی خشکسالی است. همچنین ادراک درست الگوهای اقلیمی فرایند تصمیمگیری را بهبود میبخشد و منجر به عملکرد محصول باکیفیت بالا میشود. زبان برنامهنویسی هوش مصنوعی[27] از مجموعه دادههای آب و هوایی، اطلاعات اپراتورهای اولویتبندی شده و ظرفیت مکانیزاسیون جهت سنجش رفتار عملیاتی در یک نظام زراعی استفاده میکند. همینطور فرایندهای تولید محصولات، میزان درآمد ناخالص و سود خالص را برای کل مزرعه و همچنین برای مزارع جداگانه پیشبینی میکند (Liakos et al., 2018). در این راستا فنته و سینگ (2018) با جمعآوری پارامترهای متعدد آب و هوایی (نظیر سرعت باد، فشار، رطوبت و نقطه شبنم، دما و بارش) یک الگوی سنجش آب و هوا را به کمک «شبکه عصبی بازگشتی»[28] با تکنیک «حافظه بالای کوتاه مدت»[29] اجرا کردند.
5-6. علفهای هرز و سمپاشی هوشمند
رقابت بر سر دریافت منابعی چون نور خورشید، آب و مواد مغذی مابین گیاهان زراعی و علفهای هرز منجر به افزایش هزینه تولید، تداخل در برداشت، کاهش کیفیت محصول و کاهش عملکرد میشود. در این راستا، کاهش 50 درصدی عملکرد لوبیا خشک و ذرت، 48 درصدی عملکرد گندم، حدود 8 تا 55 درصدی عملکرد سویا و حدود 50 تا 75 درصدی عملکرد کنجد در حضور علفهای هرز گزارش شده است (Eli-Chukwu, 2019). هوش مصنوعی به کمک سامانه حسگرهای از راه دور و حسگرهای مجاور، علفهای هرز را شناسایی و مورد هدف قرار میدهد. بسیاری از سازمانها روباتهایی تولید کردهاند که از شبکههای عصبی مصنوعی و بینایی رایانهای جهت اسپری کردن علفکشها استفاده میکنند. کاربرد سمپاشهای هوشمند همراه با کاهش مصرف آفتکشهای مزارع (حدود 80 درصد)، تعداد مواد شیمیایی به کار رفته را شدیداً کاهش میدهد و در عین مقرونبهصرفه بودن، از آلودگی محیطی نیز جلوگیری میکند (Subeesh and Mehta, 2021). به دلیل اینکه گیاهان زراعی معمولاً بهصورت ردیفی کشت میشوند، کاربرد الگوریتمی که بتواند ردیفهای محصول را تشخیص دهد و پتانسیل تفکیک دقیق علفهای هرز از محصولات را داشته باشد، الزامی است؛ بنابراین مدیریت علفهای هرز در گیاهانی چون ذرت، چغندر قند، گندم زمستانه و جو زمستانه را میتوان به کمک مشاهده مبتنی بر تصویر توسط پهپادها، تصمیمگیری مبتنی بر رایانه و «سامانه موقعیتیابی جهانی»[30] تحت کنترل قرار داد (Ortiz et al., 2016).
سامانه شناسایی آفات: حملات آزاردهندههایی مانند مگسهای سفید، تریپسها، شتهها و ... میتوانند به گیاهان زراعی آسیبهای مهلکی وارد کرده و در نتیجه عملکرد محصول را بهشدت کاهش دهند. از هوش مصنوعی جهت تطابق دادههای موجود از الگوریتمها و از تصاویر ماهوارهای برای تشخیص نوع آفت و چگونگی مهار استفاده میکنند Anbarasan and) Jayalakshmi, 2022). این امر همچنین امکان شناسایی سطوح تنشهای مختلف و ادغام دادهها بهواسطه حسگرهای متعدد و تصاویر باکیفیت را فراهم میکند. برای کمک به کشاورزان جهت انجام اقدامات پیشگیرانهای که حمله آفات را کنترل میکنند، برنامهای تحت عنوان پیشبینی خطر آزاردهندهها شروع شده است. مایکروسافت با همکاری United Phosphorus Limited یک رابط برنامهنویسی پیشبینی خطر آفات را ایجاد کرده که دارای اولویت مدیریتی هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی جهت پیامرسانی وقوع خطرات بالقوه است Rajeswari,) (2023.
5-7. شناسایی بیماریهای گیاهی
بیماریهای گیاهی تهدیدی بالقوه برای امنیت غذایی، اقتصاد و محیطزیست هستند. جهت مهار اثر بیماریها و کاهش تلفات ناشی از آن، لازم است یک الگوی مدیریتی یکپارچه اتخاذ شود که دربرگیرنده راهکارهای فیزیکی، زیستی و شیمیایی باشد (BEA, 2018). بااینحال، امکان دستیابی به چنین مواردی زمانبر است و صرفه اقتصادی ندارد (WSSA, 2022). سامانههای هوش مصنوعی مبتنی بر تشخیص تصاویر میتوانند با دقت بالایی برخی از بیماریهای گیاهی را شناسایی کنند؛ به همین سبب مسیر جدیدی جهت تشخیصهای میدانی به کمک تلفنهای هوشمند ایجاد شده است (O'Brien et al., 2021).
براین اساس در سنجش تصاویر، برگ گیاه به نواحی سطحی شامل پسزمینه، ناحیه بیمار و ناحیه غیر بیمار بخشبندی میشود. در مرحله بعد، نمونهای از قسمتهای آلوده تهیه و جهت شناسایی بهتر به مراکز آزمایشگاهی ارسال میشود. این موضوع در تشخیص کمبود مواد مغذی و آفات نیز مؤثر بوده است (Dharmaraj and Vijayanand, 2018). اخیراً عملکرد رویکردهای یادگیری ماشین و یادگیری عمیق جهت شناسایی بیماریهای برگ مرکبات انجام شده است. بهترین نتیجه از نظر میزان دقت در دستهبندی بیماریها، از روش شبکه یادگیری عمیق [31]VGG-16 بود (Munirah et al., 2013).
بالدا و همکاران (2014) یک سامانه هوشمند جهت جلوگیری از بیماریها و آفات گندم و برنج ارائه دادند. پس از انجام آزمایشهای گوناگون و ایجاد محیط شبیهسازیشده، معلوم شد فرایند توصیه یا گزینش AgPest سازگار، منظم و تکامل یافته است. در پژوهشی دیگر سامانه هوشمندی جهت شناسایی راحت، بهموقع و سریع بیماریهای قارچ صدفی (ناشی از ویروسها، باکتریها، کپکها) به کمک شیوهای مبتنی بر یک سامانه برخط ایجاد شد (Munirah et al., 2013). این فناوری همچنین از طریق رویکردهای اینترنتی، بیماریهای قارچی را تشخیص داده و پیشنهادهای سودمندی را ارائه میدهد (Ahngar et al., 2022).
5-8. برداشت مناسب و پیشبینی عملکرد
فرایند برداشت محصولات نیازمند کار و نیروی انسانی زیادی است. الگوی بینایی رایانهای بر مبنای هوش مصنوعی در نظارت و پیشبینی رسیدگی محصول برای کاهش نیروی کارگری، سودمند است و باعث کاهش ضایعات مواد غذایی، هزینهها و پیامدهای زیستمحیطی میشود. بر این اساس تجهیزات هوش مصنوعی، سرعت و دقت بیشتری در مقایسه با کارگران مزارع دارند (Gangwar, 2023). بهعنوان نمونه حدود 95 درصد از تولید خیارهای گلخانهای از طریق شناخت میزان بلوغ و مقدار وزن، به کمک فناوری دید سهبُعدی صورت میپذیرد. همچنین روش برش حرارتی مانع از انتقال ویروسهای بیماریزا به گیاهان مجاور میشوند (Li and Yost., 2000). بهعلاوه، تصاویری که از زمینهای زراعی مختلف زیر نور سفید و نور UVA[32] بهدستآمده، جهت ارزیابی کیفیت بلوغ میوههای نارس به کار میرود (Dharmaraj and Vijayanand, 2018).
تشخیص عملکرد محصول و برآورد قیمتها جهت راهبردهای بازاریابی به مزرعهداران کمک میکند تا سود بیشتری را با برداشت نهایی بیشتر و قیمت بالاتر کسب کنند. کشاورزان به جهت بیثباتی قیمتها هیچگاه نمیتوانند الگوی تولید معینی را مشخص کنند. این امر بهخصوص در گیاهانی با قدرت ماندگاری نسبتاً کمتر مثل گوجه فرنگی متداول است. هوش مصنوعی و یادگیری ماشین در تعامل با فناوریهای کلان داده به کسبوکارها این اجازه را میدهند تا قیمت محصول و سلامت گیاه را در بازار ارزیابی و خروجی را پیشبینی کنند. در حقیقت به کمک الگوهای آمار تجربی و شیوههای تجزیهوتحلیل مجموعه دادههای مبتنی بر تولید، عملکرد محصول پیشبینی میشود تا میزان بهرهوری برای هزینه واقعی سنجش شود (Kumar and Vats, 2018). ازهمینرو دولت و کشاورزان میتوانند جهت تصمیمگیری خردمندانه راجع به تقاضای مصرفکننده، میزان نیاز بازار و روند قیمتگذاری آینده، استفاده کرده و روش خود را همزمان با کاهش هزینههای ورودی، بهسوی کارآمدی بازار مدیریت کنند (Raj et al., 2022). از دیگر سو، زنجیرههای تأمین مبتنی بر هوش مصنوعی قادرند با کاهش تعداد زیادی از واسطهها و کاهش هزینههای توزیع، باعث افزایش سود شرکتها شوند.
5-9. مدیریت پس از برداشت
صنعت کشاورزی اکنون بهسرعت در حال رشد و توسعه است و از پیشرفتهای فناورانه جهت تقویت عملکرد کلی محصولات بهره میبرد. فارغ از کنترل بیماریها و آفات، فرایندهای تمیز کردن، نگهداری، خشک کردن، درجهبندی، بستهبندی، خنکسازی و حمل و نقل محصولات برداشت شده نیز از وجوه ضروری کشاورزی محسوب میشوند. این قسمت به تعداد زیادی از سازوکارهای کنترل داخلی و نگهداری مواد غذایی میپردازد که از بینایی رایانهای برای بهبود کیفی در تهیه محصولات، ذخیرهسازی و توزیع اقلام غذایی استفاده میکنند. امکان دستیابی به بسیاری از فناوریها و تجهیزات نوین مانند رباتها و سامانههای نظارت هوشمند این بخش را بهطور کامل متحول نموده است Anbarasan and) (Jayalakshmi, 2022.
قبل از کاشت تا بعد از برداشت، هوش مصنوعی پتانسیل متحول کردن صنعت کشاورزی را در تمام مراحل، از آمادهسازی خاک تا برداشت و فروش محصولات نهایی، دارد (شکل 4).
شکل 4: پتانسیل ایجاد تحول در صنعت کشاورزی توسط هوش مصنوعی
بهنژادی گیاهی با استفاده از هوش مصنوعی، به معنی تمرین استفاده از روشها و ابزارهای هوش مصنوعی در زمینه بهنژادی گیاهی است. جهت افزایش کارایی و تأثیر فرایند بهنژادی، استفاده از الگوریتمهای هوش مصنوعی و رویکردهای محاسباتی برای تجزیهوتحلیل حجم قابلتوجهی از دادههای ژنتیکی، فنوتیپی و محیطی گیاهان لازم است. کاربردهای هوش مصنوعی در بهنژادی گیاهی عبارتند از:
شکل 5: نحوه بهکارگیری فناوری هوش مصنوعی برای ارتباط دادن ژنومیکس و فنومیکس با کارایی بالا (Sampath et al., 2023)
هوش مصنوعی بهعنوان ابزاری قدرتمند برای پیشبینی فنوتیپ نگاری با توان بالای گیاه زراعی و تجزیهوتحلیل عملکرد ژن در بهنژادی گیاهان زراعی مدرن استفاده میشود. دادههای فنوتیپی و ژنوتیپی با کارایی بالا از ژرم پلاسمهای گیاهان زراعی بزرگ و جمعیتهای اصلاحی جمعآوری میشوند. پایگاه دادهای گسترده میتواند دادههای منابع مختلف را با فناوری هوش مصنوعی ادغام کند، مانند تنوع فنوتیپی گیاهان زراعی، چندشکلیهای SNPs، تجزیهوتحلیل QTL، تجزیهوتحلیل GWAS، انتخاب ژنومیک و توالی ژنوم. فناوریهای هوش مصنوعی برای پیشبینی فنوتیپ گیاه زراعی از پیشبینی کل ژنوم استفاده میکند و استراتژیهای بهنژادی جدید از طریق هوش مصنوعی در ارتباط با مدلهای محاسباتی و آموزشی تولید میشوند.
با استفاده از تکنیکها و فناوری هوش مصنوعی، بهنژادگران گیاهی ممکن است دقت، سرعت و کارایی فرایند بهنژادی را افزایش دهند. هوش مصنوعی در بهنژادی گیاهی این پتانسیل را دارد که به توسعه انواع ارقام برتر که برای مقابله با مشکلات امنیت غذایی، تغییرات آب و هوایی و کشاورزی پایدار مجهزتر هستند، کمک کند (Sampath et al., 2023).
شکل 6: فواید هوش مصنوعی برای بهنژادی گیاهی (Sampath et al., 2023).
بهنژادی گیاهی با استفاده از هوش مصنوعی چندین مزیت داشته و ممکن است تأثیر زیادی در زمینه بهنژادی گیاهان داشته باشد. هوش مصنوعی به دلایل زیر مفید است:
علیرغم این مزایا، در نظر داشتن محدودیتها یا مشکلات احتمالی مرتبط با هوش مصنوعی در بهنژادی گیاه بسیار مهم است. این محدودیتها شامل نیاز به دادههای با کیفیت بالا و متنوع، مسائل مربوط به حریم خصوصی و مالکیت، انحرافهای بالقوه دادهها و الگوریتمها و لزوم ایجاد تعادل بین تکنیکهای بهنژادی مرسوم و رویکردهای مبتنی بر هوش مصنوعی است. ضمن رسیدگی به این مسائل، ادغام و پیادهسازی دقیق هوش مصنوعی در بهنژادی گیاهی میتواند مزایای آن را به حداکثر رسانده و به ایجاد انواع بهتر گیاهان زراعی کمک کند (Sampath et al., 2023).
از جمله کاربردهای هوش مصنوعی در زیست فناوری گیاهی موارد زیر میباشند Khan) et al., 2022).
در سالهای اخیر فنومیکس گیاهی بهسرعت پیشرفت کرده و امکان بهنژادی دقیق را فراهم کرده است. این پیشرفت را میتوان به افزایش اختراعات و ایجاد فناوریهای جدید نسبت داد چرا که امکان «فنوتیپنگاری»[33] با توان بالا برای صفات پیچیده گیاهی را فراهم کردهاند. هوش مصنوعی به توسعه نرمافزارها و ابزارهایی برای جمعآوری و مدیریت دادهها در زمینه فنوتیپنگاری کمک کرده است. این دستگاهها و پلتفرمها با استفاده از دادههای آزاد، تحقیق مبتنی بر جامعه و اشتراکگذاری اطلاعات را تسهیل میکنند و دادههای حجیمی را که برای تحقیقات قابل اعتماد فنوتیپنگاری ضروری هستند، فراهم میآورند. هوش مصنوعی در سه بخش کلیدی مدیریت دادههای فنومیک به کار میرود؛ طراحی الگوریتمها و برنامههایی برای تبدیل دادههای حسی به اطلاعات فنوتیپی، توسعه مدلهایی برای فهم روابط میان ژنوتیپ و فنوتیپ در تعامل با محیط و مدیریت پایگاههای داده بهمنظور اشتراکگذاری اطلاعات و منابع.
آزمایشهای متعددی که در شرایط مختلف تکرار میشوند، برای غربالگری گیاهان براساس صفات مطلوب (مانند اندازه دانه، تحمل به تنشهای غیر زنده، کیفیت محصول یا پتانسیل عملکرد) ضروری هستند. اندازهگیری گیاهان منفرد در شرایط کنترلشده، موضوع مهمی در بحث فنوتیپنگاری است. با این حال، رشد و نمو گیاهان در شرایط طبیعی دقیقاً مشابه محیطهای کنترل شده نیست. به همین دلیل، شکاف بزرگی بین عملکرد گیاهان در محیطهای آزمایشگاهی و مزارع مشاهده میشود. ادغام مستمر هوش مصنوعی در فناوریهای مختلف، حرکت به سمت راهحلهای هوشمندتر، سریعتر و کمهزینهتر را نوید میدهد. با اینکه فنوتیپنگاری مزرعهای یک نیاز عملی در بهنژادی گیاهان زراعی است؛ اما هنوز فنوتیپنگاری با توان بالا در شرایط مزرعه از امکانات بررسی فنوتیپی موجود عقبتر است. بنابراین، تلاش بیشتری برای توسعه این امکانات و کشف جنبههای عملی فنومیکس مورد نیاز است. برای افزایش دقت فناوریهای هوش مصنوعی، جمعآوری حجم بالایی از دادهها از منابع متعدد ضروری است.
مطالعات اخیر نشان داده است که فنوتیپنگاری گیاهان زراعی از طریق هوش مصنوعی باعث بهبود فنوتیپنگاریها و پیشبینیها در گیاهان زراعی میشود. بهعنوان مثال، سلواراج و همکاران (2020) گزارش دادند که الگوریتمهای یادگیری ماشین، برای پیشبینی عملکرد ریشه کاساوا (Manihot esculenta Crantz) بهترین بازده را با بالاترین دقت نشان دادهاند. علاوه بر این، سیستمهای فنوتیپنگاری با توان عملیاتی بالا، به کمک هوش مصنوعی با موفقیت در موارد زیر به کار گرفته شدهاند (Selvaraj et al., 2020): در گندم و ذرت برای شناسایی مرحله رشد گیاه و بخش بخشسازی تصویر گیاه، در گیاهان دانه روغنی برای بخش بخش کردن معناشناسانه گیاهان زراعی و علفهای هرز و فنوتیپنگاری مقاومت گیاهان زراعی به بیماری و بهبود بهرهوری گیاه (Khan et al., 2022).
در دهههای اخیر، توسعه سریع فناوریهای با توان بالا در علوم زیستی، منجر به تولید دادههای عظیم شده است. رشتههایی که تلاش میکنند حجم عظیمی از دادههای زیستی را جمعآوری و تجزیهوتحلیل کنند، اغلب بهعنوان «Omics» شناخته میشوند. تجزیهوتحلیل دادههای «Omics» با استفاده از روشهای بصری یا با استفاده از همبستگیهای آماری، بسیار سخت و پیچیده است. این امر لزوم استفاده از هوش ماشینی یا هوش مصنوعی را تحریک کرده چرا که مقادیر زیادی داده را مدیریت میکند و درعینحال اطلاعاتی را استخراج میکند که فراتر از درک فعلی ما از سیستم است و مهمتر از همه، بهبود خودکار بر اساس دادههای موجود را انجام میدهد.
در حال حاضر، هوش مصنوعی بهطور گسترده در ژنومیکس گیاهی استفاده میشود و در آینده نیز کاربردهای بیشتری برای کاوش عمیق ژنوم خواهد داشت. تعدادی از ابزارها و الگوریتمهای یادگیری ماشین برای انواع مختلف آنالیز بیوانفورماتیک مانند شناسایی ژن کدکننده پروتئین، شناسایی عنصر تنظیمکننده سیس، بیان ژن، مکان درون سلولی، برهمکنش پروتئین-پروتئین، هستیشناسی ژن، مسیرهای متابولیک، فنوتیپها و پیشبینی ژنومی بررسی شدهاند. در آینده نه چندان دور، احتمالاً از هوش مصنوعی برای رفع انواع نگرانیهای علم ژنومیکس گیاهی استفاده خواهد شد. الگوریتمهای هوش مصنوعی ممکن است بهطور بالقوه برای انجام تحقیقات ژنومی مقایسهای یا انتقال اطلاعات یک گیاه مدل به گیاه زراعی مورد نظر استفاده شوند. DeepBind و DeepSEA دو مدلی هستند که در سالهای اخیر برای پیشبینی و تجزیهوتحلیل ویژگیهای ژنتیکی ایجاد شدهاند. انواع مختلفی از بیان ژنها یا تجزیهوتحلیل دادههای توالییابی را میتوان با هدف پیشبینی عملکردهای ژن یا اثرات متفاوت بیان ژن روی یک صفت در نظر گرفت.
اگرچه در نتیجه پیشرفتهای جدید در فناوری توالییابی با توان بالا مقدار قابل توجهی دادههای ژنومی تولید شد، با این حال حجم عظیم دادههای تولید شده مشکل بزرگی برای ذخیرهسازی و بررسی آنها ایجاد کرده است. فناوری هوش مصنوعی در بیوانفورماتیک اندازهگیری بیان همزمان تعداد زیادی ژن، یا حتی هر ژنی که در ژنوم در محدوده وسیعی از موقعیتها قرار دارد را ممکن میسازد. همه این فناوریها ترکیب میشوند تا به زیستشناسان «ارتباط» بیشتر دادهها و توانایی ادغام آنها را نمایش دهند. همچنین زیستشناسان را قادر میسازد تا دادههای ژنومی خود را بررسی کرده، فرضیات خود را در چرخه آزمایشی بررسی و تأیید کنند و در نهایت تحقیقات خود را بهبود بخشند Khan et al.,) (2022.
در حال حاضر، رویکردهای بهنژادی مدرن روی ارتباط دادن درست و دقیق ژنوتیپ با فنوتیپ گیاه زراعی متمرکز شده است. در بهنژادی پیشرفته، ارتباط دادن کل اطلاعات ژنوم به فنوتیپها با توان عملیاتی بالا، همچنان یک چالش بزرگ است و مانع از کاربرد بهینه فنوتیپنگاری در مزرعه و Omic میشود. کلکسیون ژرم پلاسم و جمعیتهای نقشهبرداری با استفاده از هوش مصنوعی میتوانند دادههای فنومیکس و ژنومیکس را بهطور مؤثر از هم متمایز کنند. تنوع گیاه زراعی، شناسایی و انتخاب چندشکلیهای تک نوکلئوتیدی[34] (SNPs)، تجزیهوتحلیل مکانهای ژنی صفات کمی[35] (QTL)، تجزیهوتحلیل مطالعه پیوستگی مرتبط با گسترده ژنوم[36] (GWAS) و انتخاب ژنومی و توالیها مقدار زیادی داده تولید میکنند. هوش مصنوعی میتواند دادههای بزرگ فنومیکس و ژنومیکس را تحلیل و ارتباطات میان آنها را برای بهبود رویکردهای بهنژادی گیاهان بررسی کند. این فناوری قادر است عملکرد ژنها را تجزیهوتحلیل کرده و پیشبینیهایی درباره فنوتیپنگاری گیاهان زراعی با توان عملیاتی بالا ارائه دهد و کارایی عملکرد و صفات گیاهان را پیشبینی کند. بنابراین، ادغام هوش مصنوعی با ابزارهای فنومیکس و ژنومیکس میتواند امکان شناسایی سریع ژنهای مرتبط با فنوتیپهای مطلوب را فراهم کند و در نهایت سرعت برنامههای بهبود گیاهان زراعی را افزایش دهد. تحقیقات روی ژنومیکس گیاهی نه تنها به فهم سازوکارهای مولکولی فنوتیپها کمک کرده است، بلکه استفاده از دادههای فنی و تکنیکهای بیوانفورماتیک برای تجزیهوتحلیل و درک این سازوکارها را نیز تسهیل میکند. تا به امروز، هوش مصنوعی بهطور اجتنابناپذیری بهعنوان یک رویکرد جذاب برای این تحلیلها شناخته شده است. هوش مصنوعی بستری را برای تجزیهوتحلیل مجموعه دادههای عظیم و متنوع فنومیکس و ژنومیکس، مانند توالییابی ژنوم و دادههای تصویری، فراهم میکند که فراتر از استراتژیهای تحلیلی مرسوم عمل میکند. اخیراً، از رویکردهای هوش مصنوعی به وضوح در زمینههای مختلف تحقیقاتی فنومیکس و ژنومیکس استفاده شده است، مانند تجزیهوتحلیل مجموعههای ژنوم، الگوریتمهای خاص ژنومی، تجزیهوتحلیل دادههای عظیم برای کاهش پیچیدگیهای چندگانه در متابولومیکس، پروتئومیکس، ژنومیکس، ترانسکریپتومیکس و زیستشناسی سامانهای. همچنین این فناوری برای تفسیر آبشارهای بیان ژن، شناسایی SNPهای قابل توجه در گیاهان پلیپلوئید و فنوتیپنگاری گیاهان زراعی تحت تنش با عملکرد بالا به کار گرفته شده است.
دانشمندان از هوش مصنوعی و مدلهای توسعهیافته آن برای تلفیق جریان اطلاعات از DNA به فنوتیپهای مبتنی بر ژنتیک جهت بررسی انواع بالقوه در جمعیتهای طبیعی استفاده کردهاند. علاوه بر این، میتوان هوش مصنوعی را بهطور منسجم با بیوانفورماتیک و تجزیهوتحلیل توالی ژنوم ترکیب کرد تا مجموعههای مولکولی مختلف مانند مکانهای اتصال فاکتور رونویسی، RNAهای طولانی غیرکدشونده (lncRNAs) و (miRNAs)، تغییرات اپیستاتیک و ژنهای کدشونده، مکانهای پلی آدنیلاسیون مورد نظر، همچنین عناصر سیس تنظیمکننده[37] (CREs) را تفسیر کرد.
پایگاههای دادهای مرتبط با گیاهان زراعی مختلف، حجم عظیمی از دادههای فنوتیپی و ژنوتیپی را ایجاد میکنند که اطلاعات مهمی درباره تنوع ژنتیکی ارائه میدهد. این اطلاعات بهتازگی بهعنوان منابع بالقوهای برای بهنژادگران مفید بوده و دیدگاههایی فراهم کردهاند که امکان شناسایی ژنهای کاندید برای صفات جدید را بهبود میبخشد. استفاده از هوش مصنوعی برای استنتاج برهمکنش بین ژنهای کاندید و عناصر تنظیمی (CRE) ها، بهعنوان رویکردی نوآورانه در دستهبندی و شناسایی ژنهای ناشناخته قبلی بهمنظور بهبود ویژگیهای گیاهان زراعی، شناخته میشود. علاوه بر این، استراتژیهای هوش مصنوعی میتوانند عملکرد گیاهان زراعی را تحت شرایط مختلف اقلیمی تفسیر کرده و در ارزیابی تفاوتهای محیطی مؤثر باشند. این شامل فنوتیپنگاری گیاهان تحت تنش، بررسی اثرات دمای اقلیم، تابش فرابنفش ، باد و تگرگ میشود، که همگی پتانسیل زیادی برای افزایش دقت و کارایی این تجزیهوتحلیلها دارند. نقش هوش مصنوعی در کسب، تجزیهوتحلیل، یکپارچهسازی و مدیریت دادههای ژنومی و فنومی بسیار حیاتی است، زیرا این نقش میتواند به افزایش انعطافپذیری کشاورزی در برابر تغییرات اقلیمی کمک کند.
روشهای ژنوتیپنگاری مبتنی بر توالییابی نسل جدید (NGS)[38]به بهبود وضوح نقشهبرداری و شناسایی ژن کمک کرده و از ژنوتیپنگاری مبتنی بر NGS برای تجزیهوتحلیل GWAS در جهت بهبود گیاهان زراعی استفاده شده است. بهعنوان مثال، این نوع مطالعات در سویا بهطور گسترده برای شناسایی مکانهای ژنتیکی و ژنهای کاندید برای وزن دانه، محتویات پروتئین و روغن دانه، بازشدگی غلاف، تثبیت نیتروژن، ارتفاع گیاه سویا و شاخههای اولیه، صفات زراعی، مقاومت به بیماری و غلظت توکوفرول استفاده شده است. در حال حاضر تجزیهوتحلیل تفکیک بالک [39] (BSA) و روشهای اصلاح شده آن در مورد بسیاری از گیاهان زراعی استفاده میشود. BSA مبتنی بر NGS در حال تبدیل شدن به یک رویکرد محبوب برای شناسایی ژنهای کاندید برای صفات مختلف مانند مقاومت به ویروس موزاییک سویا، مقاومت در برابر پوسیدگی زغالی، زمان گلدهی، مقاومت به فیتوفتورا و مقاومت در برابر کپک پودری است. اخیراً الگوریتم یادگیری عمیق BSA (DeepBSA) جهت نقشهبرداری QTL و شبیهسازی عملکرد ژن در ذرت توسعه یافته است (Khan et al., 2022).
تغییرات اقلیمی تأثیر زیادی روی محیط زیست و تولید گیاهان زراعی در حال و آینده دارد. محیط نگاری بهعنوان سومین فناوری، همراه با فناوریهای فنوتیپنگاری و ژنوتیپنگاری جهت رمزگشایی تأثیرات محیطی در بهنژادی گیاهی پیشنهاد شده است. محیط نقش کلیدی در مدلسازی گیاهان زراعی و پیشبینی فنوتیپها از طریق اجزای کارآمد آن از جمله برهمکنش ژنوتیپ با محیط[41] (GEI)، پیامهای محیطی، ژنهای پاسخدهنده، تنشهای زیستی و غیرزیستی و همچنین فنوتیپنگاری یکپارچه دارد. کورتس و همکاران (2022) وضعیت حوزه مطالعاتی نوظهور معروف به «روابط ژنوم - محیط» را مورد بحث قرار دادهاند که در آن دادههای اقلیمی اکولوژیکی با دادههای ژنومیک تکاملی[42] (GEAs) ترکیب میشوند. محققین از شروع جمعآوری «مقادیر سازگاری تخمین زده ژنومی»[43] (GEAVs) جهت پیشبینی ژنومی[44] (GP) و نیز مدلهای چندبُعدی یادگیری ماشین حمایت میکنند تا سازگاری تکاملی چند ژنی مدنظر قرار گیرد. ژو و همکاران (2022) اخیراً یک طرح بهنژادی پیشبینی ژنومی- محیطی یکپارچه با استفاده از اطلاعات چند Omic یکپارچه، فناوری دادههای بزرگ و هوش مصنوعی پیشنهاد کردهاند.
کورتس و همکاران (2021) همچنین یک نقشه راه برای استفاده از روشهای یادگیری ماشین، پیشبینی ژنوم و ویرایش ژن چند صفتی برای انتقال تنوعهای جدید تحمل به تنش غیرزیستی از خویشاوندان وحشی گیاه زراعی به آنها برای ایجاد گیاهان مقاوم به خشکی ارائه کردهاند.
طرح بهنژادی پیشنهادی ما (شکل 7) اطلاعات ژنوتیپی، فنوتیپی و محیطی را برای بهبود کارایی ادغام میکند. دادههای فنوتیپی گیاهان زراعی مربوط به محیطهای داخلی و بیرونی توسط سیستمهای رباتیک با کارایی بالا جمعآوری میشوند و اطلاعات فنوتیپی به دست آمده از محیطهای مختلف از طریق اینترنت به سرور فنوتیپ با توان عملیاتی بالا [45] (HTP) منتقل میشوند. مجموعه دادههای چندگانه اطلاعات ژنوتیپی، فنوتیپی و محیطی را با هم دریافت کرده و برهمکنش ژنوتیپ و محیط (GEI) بر اساس محیطهای متعدد کمی خواهد شد. فناوری هوش مصنوعی، بهویژه یادگیری ماشین و یادگیری عمیق [46] (DL)، در انتخاب رقم برای محیطهای خاص یا چندگانه استفاده میشود. این رویکرد ما را قادر میسازد تا در مورد ارقام انتخابی تصمیمگیری کنیم که آیا برای کشت در محیطهای محدود است یا برای همه محیطهای اصلی مناسب هستند (Khan et al., 2022).
شکل 7: یکپارچهسازی و مدیریت دادههای ژنومیکس، فنومیکس و محیط توسط هوش مصنوعی برای بهنژادی گیاهان زراعی.
دادههای فنوتیپی گیاهان زراعی از هر دو محیط داخلی و خارجی جمعآوریشده و اطلاعات فنوتیپی، ژنوتیپی و محیطی با فناوری هوش مصنوعی تلفیق میشوند. با مدلسازی ریاضی، استنتاج منطقی و تصمیمگیری، سیستم بهنژادی با کمک هوش مصنوعی ارقام انتخاب شده را شبیهسازی و تأیید میکند که آیا برای کشت در محیطهای محدود یا برای کشت در همه محیطهای اصلی مناسب هستند (Khan et al., 2022).
شیوههای هوش مصنوعی نهتنها به محیطزیست کمک میکنند بلکه با کاهش استفاده از منابع و مواد شیمیایی از آسیب به طبیعت جلوگیری میکنند. این فناوری باعث کاهش هزینههای آموزش کارکنان، تسریع در حل مشکلات، کاهش نیاز به مداخله انسانی و خطاها شده و امکان تصمیمگیریهای دقیق و بهموقع را با تلاش کمتری فراهم میآورد. با وجود این مزایا، پیادهسازی هوش مصنوعی در کشاورزی و بهطورکلی ورود فناوریهای نوین به این حوزه همواره با چالشها و محدودیتهایی همراه بوده است. این چالشها بهخودیخود مانع موفقیت فناوری نمیشوند؛ اما در پیشبینی و تبیین کامل تأثیرات آن ناکام مانده و ممکن است باعث ایجاد پیچیدگی شوند. بنابراین، ارزیابی جامع ریسک و ایجاد چهارچوبهای حکمرانی مناسب برای این فناوریها میتواند از بروز مشکلات آینده جلوگیری کرده و به تسریع گسترش هوش مصنوعی در کشاورزی به شیوهای پایدار کمک کند.
شکل 8: چالشهای استفاده از هوش مصنوعی در علوم زراعی و بهنژادی گیاهی
در بهرهگیری از هوش مصنوعی (AI) در کشاورزی و بهنژادی گیاهی، اتخاذ راهبردهای هوشمندانه و جامع برای تضمین بهرهوری و توسعه پایدار بسیار حیاتی است. این راهبردها را میتوان به چندین حوزه کلیدی تقسیم کرد:
نتیجهگیری
در طول دههها، شیوههای سنتی کشاورزی با تغییرات چشمگیری مواجه شده است. افزایش جمعیت و کمبود زمین باعث شده است که انسانها برای بقا به نوآوری و افزایش کارایی روی آورند. درحالیکه در گذشته تمایل چندانی به پذیرش فناوریهای جدید وجود نداشت، اکنون ضرورت سازگاری با این پیشرفتها در صنعت اجتنابناپذیر شده است. فناوری هوش مصنوعی در بخشهای مختلف کشاورزی به افزایش بهرهوری کمک میکند و با ارائه راهحلهای هوشمندانه، چالشهای متعددی را در این صنعت رفع مینماید. هوش مصنوعی به کشاورزان امکان میدهد تا بهطور آنی از شرایط مزارع آگاه شوند و نیازهای مختلف مانند آبیاری، کودِدهی و مبارزه با آفات را شناسایی کنند. این پیشرفتها نهتنها کارایی را افزایش میدهند، بلکه به کاهش کار دستی و بهبود کیفیت محصولات کمک میکنند. مهمترین جنبه پیادهسازی هوش مصنوعی در کشاورزی این است که فرایندها را بهبود میبخشد بدون اینکه کار کشاورزان را جایگزین کند.
دانش مصنوعی پتانسیل ایجاد یک تحول انقلابی در صنعت کشاورزی را دارد و میتواند به تغذیه جمعیت رو به رشد جهان کمک کند. با بهرهگیری از قدرت دادهها، هوش مصنوعی میتواند سناریوها را تجزیهوتحلیل کرده، خطرات را پیشبینی و برای مقابله با بحرانهای احتمالی، مانند کمبود غذا، پیش از بروز آنها اقدام کند. در نتیجه، این فناوری به رشد و توسعه کشورها نیز یاری میرساند، چرا که غذا اساسیترین نیاز هر انسان است. آینده کشاورزی وابسته به پذیرش این راهحلهای نوین شناختی خواهد بود.
بااینحال، اگر بخواهیم واقعبینانه با مشکلات روبهرو شویم، هنوز کشاورزی در مراحل ابتدایی استفاده از این فناوریها قرار دارد. برنامهها باید بهگونهای توسعه یابند که تغییرات محیطی مکرر را مدیریت کرده، تصمیمگیریهای آنی را امکانپذیر سازند و دادهها را بهطور کارآمد جمعآوری کنند. همچنین، این فناوریها باید مقرونبهصرفه باشند تا کشاورزان بیشتری بتوانند از آنها بهرهمند شوند. بااینحال، تجربه تاریخی نشان داده است که تمرکز صرف بر افزایش تولید میتواند به تشدید نابرابری و تخریب محیطزیست منجر شود. بنابراین، برای جلوگیری از مشکلات مشابه فناوریهای پیشین، هوش مصنوعی در کشاورزی نیازمند ارزیابیهای جامع ریسک و دستورالعملهای مناسب است.
در مراحل جمعآوری و مدیریت دادهها و توسعه و استقرار فناوری، باید اصول مسئولانه، مشارکتی و منطبق با چالشهای محلی و جهانی رعایت شود. نادیده گرفتن این اصول ممکن است باعث ایجاد ناامنی در تغذیه، استثمار نیروی کار و کاهش منابع محیطی شود. به همین دلیل، رویکردی متعادل به نوآوری لازم است، بهطوریکه ارزیابی ریسک و رویههای تحقیق و توسعه بهگونهای انجام شود که نوآوری را در این سامانه حیاتی متوقف نکند. از جمله اقدامات کاهش ریسک میتوان به همکاری با مردمشناسان روستایی، بومشناسان و دانشمندان در طراحی فناوری، استفاده از چهارچوبهای نوآوری انسانمحور و ایجاد تعاونیهای داده برای شفافیت و حقوق مالکیت اشاره کرد. این نوآوریهای دیجیتال میتوانند علوم زراعی و بهنژادی گیاهی را متحول کنند، بهشرط آنکه کاربران و سیاستگذاران بهدرستی متقاعد شوند که فناوریهای مبتنی بر هوش مصنوعی در کشاورزی از پتانسیل قابلتوجهی برخوردار هستند.
[1]. Precision Agriculture
[2]. Natural Language Processing
[3]. Knowledge representation and reasoning
[4]. Automated reasoning
[7]. Narrow Artificial intelligence
[8]. Artificial general intelligence
[9]. Artificial Super intelligence
[10]. Cloud Computing
[11]. Internet of Things
[12]. Deep Learniing
[13]. Artificial Neural Networks
[16]. Self-adpative Evolutionary
[17]. Crop Selection Method
[18]. Extreme Learning Machine
[19]. Management-Oriented Modelling
[20]. Digital elevation model
[21]. Higher-Order Neural Network
[22]. Soil Risk Characterization Decision Support System
[23]. International Crops Research Institute for the Semi-Arid Tropics
[24]. Partial Least Squares Regression
[25]. Remote Sensing
[26]. SkySqurrel Technologies
[29]. Long short-term memory
[30]. Global Positioning System
[31]. VGG-16 Deep Neural Network
[32]. UltraViolet A
[33]. Phenotyping
[34]. Single Nucleotide Polymorphisms
[35]. Quantitative Trait Loci
[36]. Genome-Wide Association
[37]. Cis -Regulatory Elements
[38]. Next Generation Sequencing
[39]. Bulk Segregant Analysis
[40]. Envirotyping
[41]. Genotype-by-Environment Interaction
[42]. Genome-Environment Associations
[43]. Genomic Estimated Adaptive Values
[44]. Genomic Prediction
[45]. High- Throughput Phenotyping
[49]. Convolutional Neural Network | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
آمار تعداد مشاهده مقاله: 352 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 552 |
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||