| تعداد نشریات | 18 |
| تعداد شمارهها | 413 |
| تعداد مقالات | 3,162 |
| تعداد مشاهده مقاله | 2,763,258 |
| تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 2,226,615 |
گفتمان ابزاری کلیدی برای مدیران موفق: بررسی ارتباطات گفتاری با رویکرد ظرفیت شناختی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| فصلنامه آماد و فناوری دفاعی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| دوره 6، شماره 2 - شماره پیاپی 18، آبان 1402، صفحه 11-34 اصل مقاله (498.33 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| نوع مقاله: مقاله پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| احسان همتی1؛ حسین حسنپور* 2 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| 1دانشگاه علوم پزشکی ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| 2پژوهشکده آماد | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| گفتمان و فن بیان همواره و در طول تاریخ آدمی یکی از مهمترین راههای تاثیرگذاری بر افراد جامعه و سرمنشأ جنبشها و تحولات زیادی در طول قرنهای متمادی بوده است. براساس نتایج پروژه پانتئون، مهمترین عامل در ماندگاری نام افراد نحوه سخنرانی و تاثیرگذاری رهبران بوده است. امروزه سازمانهایی موفق هستند که مدیران آن برای بالا بردن توانایی سرمایههای انسانی خود بکوشند. بررسی پژوهشهای پیشین نشان داد که نقش و چگونگی تأثیر رابطه مهارتهای ارتباطی مدیران با مؤلفه ظرفیت شناختی آنان در عملکرد موفقیت آمیز سازمانها و مراکز آموزشی به ویژه سازمانهای نظامی و انتظامی، کمتر مطالعه شده است.هدف پژوهش حاضر بررسی رابطهی بین ارتباطات گفتاری و عملکرد شناختی و اهمیت تاثیر گفتمان در عملکرد موفق مدیران براساس نتایج مطالعات مرتبط پیشین بود. این مطالعه از نوع نظری-تحلیلی و روش آن مروری نظامند است و با استفاده از منابع موجود در پایگاههای تحقیقاتی و جستجو در متون با کلید واژههای در عنوان جستجو شدند. که مقالات مربوط به 20 سال اخیر، مورد بررسی قرار گیرند. براساس جمعبندی مطالعات انجام شده، ارتباط گفتاری ضرورتی است برای مدیر موفق و این مساله ارتباط مستقیمی با ظرفیتهای شناختی به ویژه با حافظهکاری دارد و در انتخاب مدیر میتوان با بررسی ظرفیتهای شناختی تخمینی از میزان ارتباطات گفتاری فردی به دست آورد. بنابراین، میتوان با بهبود سطح مهارتهای ارتباطی و گفتمان، ظرفیت شناختی را افزایش داد و در نتیجه ارتباط اجتماعی مدیران با کارکنان نیز در سطح بالاتری قرار خواهد گرفت و موجب موفقیت در تصمیمگیریهای سازمانی خواهد شد. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| گفتمان؛ ارتباطات گفتاری؛ شناخت؛ زبان؛ حافظه | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
مقدمه: گفتمان و فن بیان همواره و در طول تاریخ آدمی یکی از مهمترین راههای تأثیرگذاری بر افراد جامعه و سرمنشأ جنبشها و تحولات زیادی در طول قرنهای متمادی بوده است. بر اساس نتایج تحقیق پروژه پانتئون دانشگاه امآیتی، مهمترین عامل در ماندگاری نام افراد نحوه سخنرانی و تأثیرگذاری رهبران بوده است. بر اساس این تحقیق که توسط گروه ماکروکانکشنز در آزمایشگاه رسانه دانشگاه امآیتی صورت گرفته است، در یک بازه زمانی ۶ هزارساله ارسطو، افلاطون، مسیح، سقراط، اسکندر کبیر، لئوناردو داوینچی، کنفوسیوس، ژولیوس سزار، هومر و فیثاغورث به ترتیب رتبههای نخست تا دهم را به خود اختصاص دادهاند (آل مثری و همکاران، 2019). افراد این لیست فارغ از تأثیر مثبت یا منفی که در تاریخ نهادهاند، موردبررسی قرارگرفتهاند و نقطه اشتراک تمام آنان قدرت خطابه و اقناع مخاطب بوده است. اما آنچه در عصر کنونی با توجه به ساختارهای جامعه مهم میانگارد، توجه به این مهارت برای موفقیت فرد و جامعه است. سخنرانی و مذاکره دو مورد از مهمترین ویژگیهای یک مدیر موفق است و حتی به تعبیری مهمترین ویژگی یک رهبر ماندگار است (بابایی و همکاران 2019). رهبری یک سازمان و مجموعه، پیش از آنکه یک عنوان باشد یک رفتار است و زبان بهعنوان اولین و تأثیرگذارترین راه نمایش منش رهبر باید موردتوجه قرار گیرد و آموزش اصول آن برای تبدیل یک مدیر به رهبر امری ضروری است. در فضای شرکت و سازمان از مدیر منابع انسانی که در تلاش است با ایجاد انگیزه در کارکنان به بهبود راندمان شرکت کمک کند تا مدیرعاملی که در جلسه هیئتمدیره در تلاش است رأی لازم برای صلاحیت اقدامات خود را کسب کند؛ از منشی دفتر مدیریت که با برخورد خود نشاندهنده طرز برخورد مدیر خود است و مسئول روابط عمومی که با نوع گفتمان خود، در حقیقت استراتژی شرکت در مقابل رسانهها و مشتریان را نشان میدهد و بسیاری از مثالهایی ازایندست درنهایت میتواند به موفقیت شرکت و عبور از بحرانها کمک کند (کاسبی و همکاران 2018). امام علی (علیهالسلام) در بخشی از خطبه 233 نهجالبلاغه در رابطه بااهمیت مهارت سخنوری میفرماید: (ما فرمانروایان سخنیم، درخت سخن در ما ریشه دوانده و شاخههایش بر سر ما سایه افکنده است)؛ «وَ إِنَّا لاَُمَرَاءُ الْکلاَمِ، وَ فِینَا تَنَشَّبَتْ (1) عُرُوقُهُ (2)، وَ عَلَینَا تَهَدَّلَتْ (3) غُصُونُهُ». امام (علیه السلام) در این عبارت زیبا سخن گفتن را به درخت تنومندی تشبیه کرده که دارای ریشهها و شاخههاست و اضافه میکند که این درخت پربار در سرزمین وجود ما ریشه دوانده و شاخههایش بر سر ما سایه افکنده است. بیان مسئله: ارتباطات یکی از مهمترین ابزار جامعه متمدن است و برای هر سازمان مانند جریان خون در بدن انسان است. مطالعات دراینارتباط نشان داده است که تمرکز بر روی چگونگی استفاده از شاخصها، مؤلفهها و فرآیندهای ارتباطی، کمک قابلتوجهی به تقویت و ارتقاء مهارتهای ارتباطی مدیران، خواهد کرد (جانسون 2015)، مهارتهای ارتباطی را آن دسته از مهارتهایی میدانند که افراد میتوانند درگیر تعاملهای بین فردی و فرایند ارتباط شوند و شامل مهارتهای متفاوتی هستند که مهمترین آنها مهارتهای کلامی، گوش دادن مؤثر و بازخورد است (بارتون 1990. (در عصر حاضر سازمانها باید همگام با پیشرفتهای روز و علم مدیریت پویا، تحولاتی آگاهانه و نوآوریهای مفید را به مرحله اجرا بگذارند. بر اساس تعریف هنسن تغییر در سازمان فرایند تحول و دگرگونی است که در رفتارها، ساختارها، خطمشیها، منظورها یا بروندادهای پارهای از واحدهای سازمان رخ میدهد (هنسن،1370). مدیران پویا و کارآمد میبایست علاوه بر وظایفی مانند برنامهریزی، سازماندهی و نظارت اثربخشی و بهکارگیری علم تغییر و تحول سازمانی را نیز سرلوحه امور خود قرار دهند. تغییرات اساسی بدون جلب حمایت و تمایل کارکنان معمولاً غیرممکن است. افراد اگر از شرایط فعلی راضی نباشند حاضر به فداکاری نیستند مگر آنکه منافعی را در آن دیده و اعتقاد پیدا کنند که تغییر انجامشدنی است. بدون برقراری ارتباطات مؤثر نمیتوان به بهرهوری سازمانی اندیشید. مدیران موفق برقراری ارتباط مؤثر با کارکنان را بهخوبی میشناسند. ارتباطات در مفهوم وسیع سلسله اقداماتی است که موجب میشود ایدهای از ذهن یک نفر به ذهن دیگری انتقالیافته، درک شده و به اجرا درآید (معتمد نژاد،1378). ارتباطات خوب، بهخصوص وقتی یک مدیر در حال پرورش روحیه جمعی است یا وقتیکه کارکنان بهواسطه تغییرات سازمانی بهطور مداوم با تنگناهای اقتصادی احساس ناامنی و تهدید میکنند از اهمیت زیادی برخوردار است. مدیران برای تأثیر بیشتر باید با کارکنان رابطهای نزدیک برقرار سازند نسبت به برداشتهای دیگران از اطلاعات و عقاید حساسیت نشان دهند و حرفهایی را که ممکن است باعث کندی روند کار شوند، به حداقل برسانند. این کار مستلزم آن است که مدیران مهارت بیشتری در بهکارگیری کلام و نوشته علائم غیرکلامی که از چهره و بدن به دیگران منتقل میشود داشته باشند (تقی پور و دژبانی 1390). لذا در این پژوهش به بررسی اهمیت مهارتهای ارتباطی مدیران سازمان با کارکنان پرداخته میشود که چه زمینههای تحول سازمانی را به وجود میآورد. تاکنون مطالعات متعددی در خصوص مهارتهای ارتباطی در بین مدیران سازمانهای مختلف کشور انجامشده است. اما با بررسی بر پژوهشهای پیشین مشاهده میشود که کمتر به نقش و چگونگی تأثیر رابطه مهارتهای ارتباطی مدیران با مؤلفه ظرفیت شناختی آنان در عملکرد موفقیتآمیز سازمانها و مراکز آموزشی بهویژه سازمانهای نظامی و انتظامی پرداختهاند.. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین ارتباطات گفتاری و عملکرد شناختی و اهمیت تأثیر گفتمان در عملکرد موفق مدیران بر اساس نتایج مطالعات مرتبط پیشین بود. مشکلی که در برخی مطالعات تحلیل گفتمان به چشم میخورد این است که تحلیلها بهصورت عینی و کمی ارائه نمیشوند. بهعنوانمثال، برخی مطالعات مبنای کیفیت گفتمان را توسط قضاوت کارشناسان موردبررسی میدهند و کیفیت گفتمان را بر اساس آن تحلیل میکنند. نیاز است که به سمت تحلیلهایی از گفتمان برویم که نتایج را بهصورت عینی و کمی ارائه بدهند. محققان پس از بررسی مبانی نظری و پیشینه تحقیق با توجه به مدل مفهومی تحقیق و فرضیات به بررسی روششناسی تحقیق و تجزیهوتحلیل دادهها میپردازند. اهمیت و ضرورت: هدف بلندمدت این طرح پیشنهادی، بررسی تأثیر حافظه کاری بر مهارتهای گفتمان به همراه معرفی شاخصهای ارزیابی گفتمان روایتی است. اهمیت و دلیل انجام مطالعه حاضر این است که مهارت گفتمان دربرگیرنده پیوندهای شناختی-زبانی است و درک جایگاه گفتمان در عملکرد مدیران مخصوصاً افرادی که در پستهای حساسی قرار دارند، بسیار حائز اهمیت است. همچنین در ادامه با ارائه شاخصهای مؤثری که از ارزیابی گفتمان روایتی به دست خواهد آمد میتوان قدرت فصاحت و بلاغت کلام را سنجید و در مصاحبههای استخدامی سازمانهای نظامی از آنها استفاده کرد. لازم به ذکر است در بحث کاربرد نتایج این پژوهش در علوم نظامی میتوان بهعنوانمثال به حوزه امنیت اجتماعی اشاره کرد. امنیت اجتماعی بارزترین وجوه بالندگی یک اجتماع است و تا زمانی که گفتمان باقدرت نفوذ کلام بالا درباره امنیت اجتماعی انجام نشود، نمیتوان به این موفقیت دستیافت. گفتمان سازی و اهمیت آن در ایران به بیانات مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) برمیگردد که به این مهم توجه کرده و رمز پیشرفت در هر حوزهای را اهمیت به گفتمان و گفتمان سازی برشمردند (دادگر, سعید, زمانی, ا..., بایاری، 1399). بنابراین هدف اصلی این پژوهش بیان جایگاه گفتمان، در فرآیند کاری مدیران موفق است. نتایج این پژوهش ضمن ایجاد توجه در مدیران به این مقوله، سبب افزایش بینش محققان حوزه زبانشناختی از ماهیت ارتباط بین زبان و شناخت و جایگاه آن در عملکرد مدیران، خواهد شد و به محققان و کارشناسان این حوزه نیز کمک خواهد کرد که با حساسیت بیشتر و خاصتری به بررسی مؤلفههای شناختی و زبانی سطح بالا توجه کنند. از طرفی آنچه در جنگ به پیروزی میانجامد، استفاده از سلاحهای بهینه و نیروی انسانی کارآمد هست. علوم شناختی با تمرکز بر این دو اصل، چهره جدیدی از جنگ را برای بشر ترسیم کرده است. بر این اساس، جنگهای آینده جنگهای شناختی خواهد بود. یکی از اهداف بلندمدت بخشهای نظامی در حوزه تسلیحات بر پایه زیستفناوری، کاهش استفاده از سلاحهای بیولوژیک کشنده کلاسیک و در مقابل، تمرکز برافزایش کارایی ذهن و شناخت نظامیان است (احمدی, خدابخش, جاویدی, نصیرالدین, 2020). در مورد ضرورت این تحقیق، همین بس که طرحها و راهبردهای بسیاری به دلیل عملکرد بد فرد مسئول در تعامل و ایجاد ارتباط با ذینفعان و مجریان آن، بهکلی با شکست مواجه شده و تلاشهای ارزشمند کارشناسان، متخصصان و طراحان برای به نتیجه رسیدن آن به ثمر ننشسته است. با توجه به گزارش مطالعات متعدد مبنی بر تأثیر ظرفیت عملکردهای شناختی در مهارتهای زبانی اما بررسی مهارت گفتمان که جز عالیترین و پیچیدهترین سطح بازنمایی زبان است تاکنون انجام نگرفته است و انجام مطالعه حاضر ضروری به نظر میرسد. هرچند گفتمان بنا به تعریف عبارت از مجموعهای از جملات است، اما میتواند طولهای مختلف (مثلاً کلمه منفرد، عبارت، جمله یا ترکیبی از اینها) داشته باشد. درواقع طول گفتمان بر اساس کارکرد ارتباطی آن تعیین میشود. در طول شکلگیری پیام، اطلاعات شناختی و هیجانی به همراه قصد و نیت ارتباطی در قالبهای زبانشناسی خرد و زبانشناسی کلان کدبندی میشوند (Anaraki et al., 2014). لازم به ذکر است که ابتدا پیام شکل میگیرد و سپس به دنبال آن، فرمول سازی زبانی انجام میشود. بهعنوانمثال، در توصیف داستان تصویری سریالی، گوینده قبل از اینکه توصیف تصاویر را برنامهریزی و فرمولبندی کند، ابتدا باید موضوع کلی داستان را تشخیص دهد. نتیجه نهایی، گفتمانی است که ازلحاظ معناشناسی و کاربردشناسی مناسب است و فعالیتها و حوادث موجود در تصاویر در یک شیوه منطقی و با حداقل گفتههای نامربوط بیانشدهاند. از مطالب ذکرشده چنین برمیآید که تولید و درک گفتمان نیازمند تعامل پیچیده تواناییهای زبانی، شناختی و اجتماعی است. لازم به ذکر است با توجه به وجود ارتباط بین ظرفیت حافظه کاری و میانگین نمرات گفتمان، میتوان از تکالیف شناختی برای ارتقاء مهارتهای زبانی و بلعکس استفاده کرد و نتایج حاصل از این پژوهش میتواند زمینه را برای انجام پژوهشهای بعدی در این حوزه هموار نماید.
پیشینه شناسی: بر اساس نتایج مطالعات، مدیران باید مهارتهای لازم را برای تعامل با کارکنان و پاسخدهی مؤثر به آنها در اختیار داشته باشند. به عقیده مدیران، توانایی مهارتهای ارتباطی، مهمترین عامل تصمیمگیری سازمان به هنگام استخدام و موفقیت افراد در زمان شروع به کار است. همچنین حافظه کاری یک متغیر واسطه است بین منابع شناختی و حافظه بلندمدت و استراتژیهای آموزش مهارتهای ارتباطی باید بر پایه تمرینات حافظه کاری انجام شود. با توجه به اهمیت موضوع، مطالعات متعدد و مختلفی در ارتباط با پژوهش موردنظر انجامشده است که در جدول شماره 1 به تعدادی از آنها به همراه نتایج آن اشارهشده است.
جدول 1. مروری بر مطالعات
تاکنون مطالعات متعددی در خصوص مهارتهای ارتباطی در بین مدیران سازمانهای مختلف کشور انجامشده است. مروری بر پژوهشهای پیشین مشاهده میشود که در خصوص موضوع این مطالعه کمتر به نقش و چگونگی تأثیر رابطه مهارتهای ارتباطی مدیران با مؤلفه ظرفیت شناختی آنان در عملکرد موفقیتآمیز سازمانها و مراکز آموزشی بهویژه سازمانهای نظامی و انتظامی پرداختهاند. از این نظر پژوهش حاضر دارای تازگی بوده و بدیع هست. مفهوم شناسی: شناخت و زبان بهعنوان دو ویژگی متمایزکننده انسان از سایر موجودات نظام هستی در نظر گرفته میشوند که منجر به رویکردهای متفاوتی در حوزههای علوم شناختی و زبانشناسی شدهاند. ازجمله این رویکردها میتوان به دیدگاه چامسکی، پیاژه، ویگوتسکی و زبان شناسان شناخت گرا اشاره کرد. چامسکی دانش زبانی هر فرد را مستقل از دیگر قوای ذهن از قبیل هوش، تفکر، استدلال منطقی و... میداند و رویکردی حوزوی به ذهن دارد. وی زبان را مستقل از سایر حوزهها میداند که بهتنهایی کارکرد خود را دارد و بیآنکه متأثر از قوای شناختی باشد در تعامل با آن است. اما پیاژه که معتقد است این تفکر است که زبان را شکل میدهد در نقطه مقابل چامسکی قرار دارد. وی شناخت را دارای مراحل گوناگونی چون دوره حسی- حرکتی، دوره پیش عملیات عینی، دوره عملیات منطقی عینی، دوره تفکر انتزاعی میداند و بر این باور است که زبان طی عبور از این مراحل تکوین مییابد. ویگوتسکی از سویی با چامسکی همعقیده است که زبان از تفکر مستقل است ولی وی این استقلال را همیشگی نمیداند و این دو حوزه را از دوسالگی به بعد وابسته به هم میداند. وی افزایش شناخت را نتیجه کنش و واکنشهای اجتماعی میداند و معتقد است گفتار درونی حاصل گفتار شخصی است و آنهم بهنوبه خود پدید آمده از گفتار اجتماعی است. زبان شناسان شناختی نیز دانش زبانی فرد را منفک از سیستم شناختی وی نمیدانند و تأکیدشان بر این اصل است که مدلهای زبانشناختی علاوه بر تبیین دانش زبانی فرد باید منطبق بر دانش شناختی باشد که دانشمندان حوزه شناختی از شناخت به دست دادهاند. بهطورکلی یک مجموعه با استفاده مناسب و بجا از کلمات و انتقال مثبت حسی که پشت کلمات نهفته شده است و مهارت سخنوری و فن بیان نامیده میشود، به بهرهوری بیشتری خواهد رسید. از سویی در فضای کارآفرینی و ایجاد کسبوکار، سخنرانی و اقناع مخاطب به جد مهمترین ویژگی بنیانگذار یک شرکت نوپاست. از آغازین لحظههای معرفی ایده به همکاران آینده و از نخستین تلاش برای جذب سرمایهگذار گرفته تا سخنرانی برای معرفی محصول نهایی به خریدار، این سخنرانی است که میتواند یک ایده و باور خام را به ارزش تبدیل کند. در یک دادگاه جنایی، داشتن نفوذ کلام و قدرت بیان بیشتر برای برتری نفوذ وکیل مدافع و دادستانی بر محیط محاکمه محرز است. داشتن بیان فصیح، توأم با خونسردی، نکتهسنجی و نکتهدانی یکی از ضروریترین ابزار کار است. یک کیفرخواست هرقدر هم که خوب تنظیم و ترتیب دادهشده باشد بهخودیخود قادر نخواهد بود آنچه را که محتوی واقعیت خود است، اثبات کند، بلکه این دادستان است که به کیفرخواست یک پرونده جزائی، روح و قدرت قانونی میبخشد (استیل و البورن، 2021). در بحرانیترین دقایق مبارزه یک واحد نظامی نیز که همهچیز برحسب مقیاس ثانیهها و لحظهها تغییر میکند، تنها یک سخنرانی موجز و مؤثر فرمانده است که موفقیت واحد را تضمین میکند. برای یک نظامی در هر موقعیت و وضعی که قرار دارد، خوب حرف زدن یکی از واجبترین مسائل مورداحتیاج است. در اغلب کشورها بهخصوص در جامعه ارتشیها، سخنرانی، فنی است که رموز آن تدریس میشود. سخنرانی در ایران برای اولین بار در دوره مشترک رستهها، جزو یکی از مواد درسی محسوب شد (احمدی و خدابخش، 2020) در عالم واقعیت، تمایز بین فرایند و حاصل نهایی گفتمان، یا به عبارتی تمایز بین رویکردهای ساختارگرا و عملگرا کار چندان سادهای نیست. اولازهمه، باید تأکید کرد که تحلیل گفتمان، تحلیل محصول است (بهاستثنای مطالعات تصویربرداری عصبی که در لحظه وقوع گفتمان انجام میشود و زمان-برخط[1] نامیده میشود. البته حتی در آنجا هم میتوان گفت که چیزی که تحلیل میکنیم محصول یک فرآیند تحلیلی است). پس میتوان گفت نقطه شروع یک تحلیل، همیشه قطعهایی از دادههای زبانی یا متن است (لوجوسین و همکاران، 2018). اصطلاح نظریه ذهن اولین بار توسط پریماک و همکارانش (1978) بهکاربرده شد. آنها این مفهوم را برای اطلاق به توانایی فرد در فهم حالات ذهنی، از قبیل اعتقادات، خواستهها و دانش دیگران، که فرد را قادر میسازد تا رفتار خود و دیگران را شرح دهد و پیشبینی کند به کاربردند. زبان ابزاری است برای برقراری ارتباط و تبادل اطلاعات، که حوزههای اصلی آن عبارتاند از معنیشناسی، نحو و کاربردشناسی. توانایی معنی شناختی شامل دانش واژگانی و جنبه فراتر از واژگان (معنای گفتمان) است. توانایی نحوی به توانایی ترکیب کردن کلمات بهصورت جملات و ساختارهای طولانیتر اشاره دارد و توانایی کاربردشناختی نیز به ظرفیت فرد برای استفاده و تفسیر کاربردی زبان در تعاملات اجتماعی برمیگردد (هلن و همکاران 2020). مطالعات تصویربرداری از مغز و نقایص مغزی نشان میدهد که نظریه ذهن ساختار وسیعی دارد و انواع مهارتها و دانشها را شامل میشود. نظریه ذهن همانند زبان دارای مکانیسم عصبی مجزا است و از مهارتهای پایهای و پیشنیاز شروع و به فهم کاملی از حالات ذهنی و تعاملات رفتاری ختم میشود. این مهارتهای پایه ممکن است شامل توانایی متمایز کردن اطلاعات ورودی، توانایی توجه به شخص دیگر از طریق دنبال کردن تماس چشمی، توانایی بازنمود کردن فعالیتهای هدفمند و توانایی متمایز کردن بین فعالیت خود و دیگران باشد. بنابراین، مکانیسم عصبی نظریه ذهن شامل شبکهای از مناطق مرتبط ازنظر عملکردی است که باهم مغز اجتماعی (social brain) را تشکیل میدهند. به نظر میرسد که قشر پاراسینگولیت قدامی (منطقه 32/9 برودمن)، شیار گیجگاهی فوقانی، پل گیجگاهی دوطرفه، آمیگدال و قشر اوربیتوفرونتال هر یک بهطور اختصاصی در هنگام اجرای سطوح مختلفی از نظریه ذهن نقش داشته باشند (استیل و البورن، 2021). در سند چشمانداز افق 1404 که توسط مقام معظم رهبری ابلاغشده است، دستیابی بهعنوان پیشرو در منطقه جنوب غرب آسیا و شمال آفریقا، برای کشور هدفگذاری شده است. در این راستا و برای داشتن قدرت دفاعی بازدارنده در برابر قدرتهای شرق و غرب، بهره بردن از نیروی هوایی کارآمد، غیرقابل کتمان است. توانایی یافتن مسیر در محیط پیچیده پیرامون ما، یکی از اساسیترین عملکردهای شناختی است. جهتیابی فضایی روندی پیچیده است که در آن فرآیندهای چند حسی، باید درهمآمیخته شوند و با تغییر زمان و مکان شخص، نیز خود را تطبیق دهند. بنابراین لزوم تقویت عملکرد شناختی قبل از مواجهه با بروز اختلال، در کارکنان نظامی بدیهی به نظر میرسد. بدین منظور پیشنهاد میشود علاوه بر ارزیابیهای کامل عصبی-روانشناختی ابتدایی، بهصورت دورهای و با فواصل مشخص، در کنار ارزیابیهای معمول پزشکی، ارزیابیهای شناختی نیز مدنظر قرار گیرد تا ورزیدگی نیروهای نظامی و بهویژه خلبانان بیشتر شده و امکان خطاها و تلفات احتمالی در حین مأموریتها به حداقل ممکن رسانیده شود (احمدی و خدابخش، 2020). جهتیابی نیاز به چهار مرحله از پردازش اطلاعات دارد که شامل، درک و شناخت، دریافت حسی و اجرای یک رفتار هست و نیازمند ملزومات شناختی و فیزیکی است. در حین پرواز خلبان از همه این مراحل استفاده میکنند خلبان کارآمد نیازمند هر چهار مرحله هست تا بهترین جهتیابی را انجام دهد. مراحل اول و دوم یعنی «دریافت حسی» و درک شناخت بینایی،» ورودی این فرآیند پیچیده هستند و برای داشتن یک خروجی مطمئن، باید اطلاعات بهدرستی وارد سیستم بینایی ما شوند و درک و شناخته شوند. برای این مسئله، نیاز به داشتن سیستم توجه مغز نیز هست که تمامی اطلاعات موردنیاز فرد در لحظه را در دسترس وی قرار میدهد تا تصمیمگیری و اجرای عملی مناسبی داشته باشد. یک خلبان ماهر انتخاب میکند که کدامیک از اقدامات را در چه زمانی انجام دهد، کدامیک از وظایف را تأکید بر انجام دارد و کدامیک را زمانی که حجم کار بالا است، میتوان نادیده گرفت. تمامی این موارد جز تکالیف حافظه کاری هستند (Almasi Dooghaee, Ranjbar Naeeni, Khoshdel, Eslami, & Mohsenzadeh, 2020). حافظه کاری از بدو پیدایش دانشمندان را مجذوب خود کرده است. در دهه 1960 درواقع، بیش از یک قرن مطالعات علمی حول محور حافظه در زمینههای روانشناسی، زیستشناسی و علوم اعصاب، بهطور کامل بر سر طبقهبندی یکپارچه حافظه، بهویژه ازنظر عملکردها و مکانیسمهای آن، توافق نکردهاند. از ابداع اصطلاح "حافظه" در دهه 1880 توسط هرمان ابینگهاوس، تا تمایز ایجادشده بین حافظه اولیه و ثانویه توسط ویلیام جیمز در سال 1890، و تا دستهبندیهای حافظه که امروزه بهطور گسترده پذیرفتهشده و مورداستفاده قرار میگیرند که عبارتاند از: کوتاهمدت، بلندمدت. و حافظه کاری، مطالعات گستردهای که سعی در رمزگشایی و درک این مفهوم انتزاعی به نام حافظه داشتهاند، انجامشده است (Panichello & Buschman, 2021). بهطورکلی، حافظه به قابلیت مغز در ذخیره، نگهداری و یادآوری اطلاعات اطلاق میگردد که بر اساس زمانبندی نگهداری اطلاعات به چهار دسته طبقهبندی میشود: حافظه حسی[2]: این حافظه برای هر کانال حسی وجود دارد و نخستین مرحله پردازش اطلاعات است. هنگامیکه محرکات بیرونی توسط حواس دریافت میگردند. مدتزمان نگهداری اطلاعات در این حافظه از چند میلیثانیه تا چند ثانیه متغیر است. حافظه کوتاهمدت[3]: تغییر در اتصالات و پیوندهای نورونی بهطور موقت و گذرا حافظه کوتاهمدت را به وجود میآورد. با دقت و توجه اطلاعات از حافظه حسی به کوتاهمدت انتقال مییابد. مدتزمان نگهداری اطلاعات در این حافظه از چند ثانیه تا چند دقیقه متغیر هست. حافظه بلندمدت[4]: با تکرار و مرور ذهنی اطلاعات از حافظه کوتاهمدت به حافظه بلندمدت انتقال مییابند. ظرفیت حافظه بلندمدت برخلاف حافظه کوتاهمدت نامحدود هست. مدتزمان نگهداری اطلاعات نیز از چند روز تا چند سال متغیر هست. حافظه کاری: حافظه کاری یک سیستم فعال و پویایی است که برای اندوزش و دستکاری موقتی اطلاعات و بهمنظور انجام تکالیف شناختی پیچیده نظیر یادگیری، استدلال، ادراک و تفکر کردن بکار میرود. هنگامیکه انسان اطلاعاتی را مرور ذهنی، بازیابی و یادآوری میکند درواقع آن اطلاعات از حافظه بلندمدت به حافظه فعال انتقال مییابند. همچنین حافظه کاری بهطور دائم در ارتباط با اطلاعاتی است که میخواهند به حافظه بلندمدت منتقل گردند. درمجموع در هر فرآیندی که نیاز به استدلال دارد (خواندن، نوشتن و محاسبات ذهنی) حافظه کاری درگیر میباشد(A. Baddeley, Gathercole, & Papagno, 1998). مدل حافظه کاری بدلی بدلی و هیچ[5] (1974) مدلی از حافظه کاری را پیشنهاد کردند که مبنا و اساس تحقیقات بعدی در این زمینه را شکل داد. اجزای اصلی این مدل عبارتند از سیستم اجراکننده مرکزی[6] (CES) و دو سیستم پیرو. سیستم اجراکننده مرکزی، جنبه و بعد اصلی این سیستم تلقی گردید، به دلیل آن که وظیفه آن کنترل، مدیریت، پردازش اطلاعات، ذخیره فوری، طراحی منابع، توجه به سایر اجزاء، تاکید و تغییر کانون توجه میباشد. چرخه اجراکننده مرکزی دو سیستم پیرو را هم کنترل میکند: صفحه طراحی دیداری فضایی[7] و چرخه واجی[8]. صفحه طراحی فضایی دیداری مطالب دیداری فضایی را در حافظه کوتاه مدت نگهداری میکند. چرخه واجی از دو سیستم تشکیل شده است: انبار ورودی واجی[9] و فرایند مرور تولیدی[10]. در پژوهشهای مرتبط به نقایص پردازش زبانی در زبان پریشی، چرخه واجی اهمیت به سزایی دارد. در اینجا، اطلاعات کدگذاری شدهٔ کلامی مرور، موارد کلامی بازیافت و بدین طریق حافظه ردیابی میشود. اگر ردیابی صورت نگیرد، اطلاعات مرور شده از بین میرود. بدلی، محدودیت زمانی برای مرور اطلاعات قبل از زوال فرض کرد که فقط 2 ثانیه هست. بهعبارتدیگر، در صورت ورود اطلاعات ظرف بیش از 2 ثانیه و مجاز شمرده نشدن مرور، به دلیل آنکه از حد ظرفیت چرخه تجاوز کرده است اطلاعات از بین میرود (A. Baddeley, 1992). مطالعات انجامشده نشان داده است که طول کلمه بر تعداد کلمات نگهداری شده در بخش مرور چرخه به خاطر ظرفیت محدودش تأثیر میگذارد. عوامل دیگری نیز باعث از بین رفتن اطلاعات در چرخه واجی میشوند. بهطور مثال، واژگانی که ازنظر واجی مشابه هستند، باعث تداخل در آیتمهای مرور شده میگردد. علت این اتفاق اختلال در عملکرد حافظه کاری به خاطر همپوشی یا اشتراک در مشخصات ذخیرهشده در چرخه واجی هست. در صورت متفاوت بودن آیتمها ازلحاظ واجی، این اتفاق رخ نمیدهد (A. Baddeley, Chincotta, Stafford, & Turk, 2002). مرور ذهنی[11] اطلاعات دیداری (خواندن بیصدا) نیز در چرخه واجی رخ میدهد (A. Baddeley, 2003). همچنین بدلی این مدل را بهروزرسانی کرده است و حافظه بلندمدت و زیرسیستم جدیدی را لحاظ نموده است. بدلی در مورد لینکهای اضافهشده از حافظه فعال به حافظه بلندمدت بحث کرده و حافظه اپیزودیک[12] را پیشنهاد نمود که بین اطلاعات سیستمهای پیرو با حافظه بلندمدت ارتباط برقرار میکند. درواقع حافظه اپیزودیک بهصورت ساختار ذخیرهای پیشنهاد گردید که رابط بین سیستمهای مختلف هست (A. D. Baddeley, 2002). شکل1 . مدل حافظه کاری بدلی و هیچ پژوهشگران از تکنیکهای تصویربرداری عصبی کارکردی نظیر FMRI و توموگرافی انتشار پوزیترون، برای شناسایی الگوهای فعالسازی رخداده در طول عملکرد حافظه فعال استفاده کردهاند. این قبیل تکنیکها به پژوهشگران این امکان را داد تا فرضیاتی در رابطه با مناطق مغزی درگیر در حافظه فعال کلامی ارائه دهند. نتایج نشان داد که عملکرد حافظه فعال مناطق فرونتال بهویژه منطقه قشر پره فرونتال (به عبارتی قشر درسو لترال پرفرونتال[13](DLPC)) و ناحیه بروکا را درگیر میکند (A. Baddeley, 2003). پژوهشگران اینگونه فرض کردهاند که بین DLPFC و نگهداری فعال اطلاعات رابطه نزدیکی برقرار هست. افزایش عملکرد DLPFC حاکی از آن است که این بخش در حفظ و نگهداری اطلاعات در طول پردازش اطلاعات بیشتر دخالت دارد. از منطقه بروکا نیز در پژوهشهای متعددی نامبرده شده و نقش آن وساطت در فرایند مرور کلامی هست. سایر مناطق قدامی فعال در مطالعات حافظه کاری عبارتاند از مناطق حرکتی پیش حرکتی[14] و مکمل[15]. اگرچه راجع به این مناطق زیاد بحث نشده است، اما اینگونه فرض شده است که مناطق مذکور نیز بهعنوان واسطهای بین مرور ذهنی و نگهداری اطلاعات عمل کردهاند. قشر پریتال نیز در حافظه فعال کلامی نقش مهمی ایفا کرده و در مطالعات مختلف از آن نام برده شده است (Newman, Just, & Carpenter, 2002). درمجموع، چگونگی تعامل جنبـههای زبـانی و شـناختی در فرآینـد تحـول تئـوری ذهـن، از موضوعات مهم و جذاب رشد شناختی است که هم به دلیل ملاحظات روششناختی که ضـرورت توجـه به زبان را مورد تأکید قرار میدهد و هم به دلیل نقـش علـی زبـان در رشد توانایی تئوری ذهن، موردتوجه دانشمندان زبانشناس و علوم شناختی قرار دارد. فرضیه مرکزی (پیشنهادی) با توجه به مطالب ذکرشده و مطالعات بررسیشده، فرضیه مرکزی پیشنهادی در پژوهش، این است که مهارتهای تولید زبان و گفتمان به عملکرد شناختی افراد وابسته است و بین میانگین نمرات تستهای شناختی و شاخصهای برگرفته از زبان بیانی ارتباط مستقیم و معنادار وجود دارد. بنابراین هرچقدر ظرفیت شناختی افراد بهویژه در حافظه کاری بیشتر باشد در تمام سطوح ارتباطی ازجمله گفتمان، سخنرانی و اقناع مخاطبین تأثیرگذار عمل میکنند. البته میتوان گفت، این ظرفیت با میزان تأثیرپذیری افراد در کارزارهایی مانند جنگ شناختی نیز ارتباط خواهد داشت. بهعبارتدیگر در میزان اثرگذاری و اثرپذیری افراد، نقش جدی ایفا خواهد کرد. بنابراین مطالعه و شناخت این ابزار و درک قابلیتها و نحوه استفاده از آن، باید بهصورت عمیق موردبررسی و مطالعه قرار گیرد.
این مطالعه از نوع کاربردی-توسعهای و روش آن توصیفی-تحلیلی است و با استفاده از منابع موجود در پایگاههای تحقیقاتی و جستجو در متون انگلیسیزبان در تمامی مقالات ثبتشده در پایگاههای اطلاعاتی پاب مد (PubMed)، اسکوپوس (Scopus)، الزویر (Elsevier)، اوید (Ovid)، سیناهیل (CINAHL)، ساینس دایرکت (Science Direct)، پروکوییست (ProQuest)، تامپسون (Thompson)، امبیس (EMBASE)، گوگل اسکولار (Google Scholar) و مدلاین (Medline)، با کلیدواژههای در عنوان جستجو شدند. با توجه به محدود بودن مطالعات، سعی شد که مقالات مربوط به 20 سال اخیر، یعنی از تاریخ ابتدای سال 2003 تا ابتدای 2023 موردبررسی قرار گیرند. همچنین در جستجوی مقالات با کلیدواژههای اصلی مطالعه، مقالات مربوطه و پیشنهادی توسط موتور جستجو برای موضوع مطالعه، نیز موردبررسی و ارزیابی و نتیجهگیری قرار گرفتند. مدل مفهومی روش مطالعه و روند بررسی مقالات در نمودار شماره 1 نشان دادهشده است.
نمودار 1-مدل مفهومی روش مطالعه
تجزیهوتحلیل یافتهها بر اساس نتایج مطالعات پیشین میتوان چنین تبیین کرد که ارتباط گفتاری ضرورتی است برای مدیر موفق در برقراری ارتباط مؤثر با کارکنان و این مسئله ارتباط مستقیمی با ظرفیتهای شناختی دارد. بنابراین در انتخاب مدیر باید به ظرفیتهای شناختی و ارتباطات گفتاری مدیری که قرار است در تصمیمگیریهای مهمی نقش داشته باشد، توجه کرد. مهارتهای ارتباطی مؤثر باعث میشوند تا مدیران بهگونهای با زیردستان و مراجعان برخورد کنند که احساس احترام در آنها برانگیخته شود. مهارت ارتباطی کارکنان، تأثیر مثبت در کسب رضایت مراجعین دارد. بنابراین لازم است برنامههایی تدوین گردد که مهارت ارتباطی در سازمان در سه بخش گفتاری، شنیداری، دیداری به مدیران و کارکنان آموزش داده شود. از طرفی بر اساس نتایج مطالعات بررسیشده ارتباط منفی بین اضطراب گذرا و عملکرد حافظه کاری با در نظر گرفتن تکالیف تصمیمگیری وجود دارد. بنابراین، به نظر میرسد که عملکرد حافظه کاری وابسته به تغییرات استرس و اضطراب روزمره نسبتاً قوی است. این یافتهها برای تحقیقات در مورد رابطههای شناختی-هیجانی و همچنین برای روشهای آزمایشی بررسی کنترل تصمیمگیری مهم هستند. بر اساس آن میتوان گفت، بررسی محیط و شرایط کاری افراد مؤثر در تصمیمگیری و جهتدهی در یک سازمان بسیار مهم و قابلتوجه است. درگیر کردن مدیران استراتژیک با مسائل جاری و متفرقه، ضربه مهلکی بر روند رشد و مسیر پیشرفت سازمان خواهد گذاشت. یکی از نقشهای کلیدی هر مدیر، تصمیمگیری در موقعیتهای پرتنش و اضطرابها است که بخش عمـدهٔ آن به فرآیندهای شناختی و درنتیجه، کارکردهای شناختی مدیر وابسته بوده و هر مـدیر بـا کارکردهـای شـناختی خـود همبسته است. مغز و ذهن یک مدیر باید در بهترین شرایط عملکردی فعالیت کننـد تا مدیر بتواند از حداکثر ظرفیت شناختی خود استفاده کند تا بهترین تصمیم ممکن را در شرایط دشوار اتخاذ نماید. درک این موضوع که مغز انسـان چگونـه فعالیـت مـیکنـد و چگونه میتوان از حداکثر ظرفیت مغز استفاده کرد، به آگاهی از کارکردهای تأثیرگذار بـر عملکـرد شـناختی و درنتیجه عملکرد ذهن مدیران راهبردی نیاز دارد. مطالعات نشان میدهد که حافظه کاری با تکالیف تصمیمگیری شناختی سطح بالارابطه مثبت دارد، درحالیکه حافظه اپیزودیک با یک کار قضاوت مبتنی بر تجربه (تشخیص اجتماعی) ارتباط مثبت دارد (هنجارها). علاوه بر این، حافظه معنایی بهطور مثبت با دو وظیفه تصمیمگیری مبتنی بر دانش و تجربه مرتبط هست. همچنین در برخی مطالعات دیگر، کاهش عملکرد شناختی با افزایش سن رخ میدهد که در قدرت تصمیمگیری هم تأثیر میگذارد. این وظایف تصمیمگیری با حافظه کاری و حافظه اپیزودیک مرتبط هست. با توجه به اهمیت ارتباطات گفتاری و تأثیر آن بر ظرفیت عملکرد شناختی، تحلیل گفتمان یکی از راهکارهایی است که برای سنجش مهارتهای ارتباطی استفاده میشود. تحلیل گفتمان، از سطح گفتار فراتر رفته و شامل گفتار و نوشتار هم میشود و حتی ناگفتهها و نانوشتههای یک متن را نیز در برمیگیرد و مضامین خاصی را با خود به همراه دارد. تحلیل گفتمان مانند بسیاری از حوزههای مطالعاتی علوم اجتماعی و انسانی، رویکرد واحد وجود ندارد. علیرغم اینکه مفاهیم مشترک و اهداف یکسانی در همه رویکردهای تحلیل گفتمان وجود دارد. تحلیل گفتمان هدفی است که به کاربردشناسی زبان بسیار نزدیک است. تفاوت عمده گفتمان و کاربردشناسی در میزان تأکیدشان بر ساختار متن است. تحلیل گفتمان فراتر ازآنچه در بافت زبانی است نمیرود اما کاربردشناسی به سایر حیطههای فعالیت انسانی نظیر اعتقادات، احساسات، دانش، نیات و غیره توجه میکند. درواقع در تولید گفتار پیوسته فراتر از سطح جملات منفرد و یا همان گفتمان، همه سطوح پردازش زبان از آواشناسی تا کاربردشناسی، یکپارچه میشود. مشکلی که در برخی مطالعات تحلیل گفتمان به چشم میخورد این است که تحلیلها بهصورت عینی و کمی ارائه نمیشوند. بهعنوانمثال، برخی مطالعات مبنای قضاوت توسط کارشناسان را مبنا قرار میدهند و کیفیت گفتمان را بر اساس آن تحلیل میکنند. نیاز است که به سمت تحلیلهایی از گفتمان برویم که نتایج را بهصورت عینی و کمی ارائه بدهد. تحلیل گفتمان ازلحاظ روش، در زمره تحلیلهای کیفی قرار میگیرد. ادعای تحلیل گفتمان آن است که تحلیلگر در بررسی یک متن، از خود متن فراتر میرود و وارد بافت یا زمینه متن میشود؛ یعنی، ازیکطرف به روابط درونمتن و از طرف دیگر به بافتهای موقعیتی، اجتماعی، سیاسی و تاریخی متن میپردازد. تحلیل گفتمان، در رشتههایی چون زبانشناسی، نقد ادبی، قومنگاری، جامعهشناسی، ادراکی و اجتماعی، معنیشناسی، علوم سیاسی، روانشناسی علوم اجتماعی، ارتباطات و مطالعات فرهنگی کاربرد دارد. مهمترین اهداف تحلیل گفتمان را میتوان بهاینترتیب خلاصه کرد:
نتیجهگیری در پژوهش حاضر، بر اساس اهداف پژوهش بهمنظور تبیین تأثیر ظرفیت شناختی بر ارتباطات گفتاری و اهمیت تأثیر گفتمان در عملکرد موفق مدیران بودیم. بر اساس نتایج بهدستآمده: مهارتهای ارتباطی بر عملکرد شناختی و تصمیمگیری مدیران اثرگذار است. و بین مهارتهای ارتباطی مدیران و ارتقاء ظرفیت شناختی رابطه معناداری وجود دارد؛ یعنی هر چه مهارتهای ارتباطی مدیر بیشتر باشد، عملکرد شناختی نیز به همان نسبت افزایش مییابد و در تصمیمگیریها نیز موفقتر هستند. در تبیین نتایج پژوهش میتوان بیان داشت:
(درنتیجه این مهارتها اعتماد در بین کارکنان شکل میگیرد و بهنوعی تعاملات بین فردی، دوستی، احترام و رابطه متقابل شکل میگیرد. (با گفتمانهای شکلگرفته، سازگاری مدیران و فرماندهان با دیگران به شکل کارآمد و مؤثر میشود و نوعی احساس اجتماعی بودن را در آنها برمیانگیزد و سبب افزایش عملکرد ظرفیت شناختی و درنهایت به یک تصمیمگیری درست میانجامد. (بنابراین سطوح مختلف که مسئول ایجاد ارتباطات صحیح در سازمان هستند؛ باید از کم وکیل فرایند ارتباطی آگاه باشند و نحوه برقراری ارتباطات مؤثر را بدانند. (گفتمان نیز خود، مقولههای ارتباطی است و در هنگامیکه مدیران افراد باهم و دیگران در ارتباط هستند، و روابط قوی و مثبت با یکدیگر ایجاد میکنند و توانایی درک و بهکارگیری دانش را پیدا میکنند (ظرفیت شناختی) میتواند تسهیل شود. این ویژگی سبب میشود این مدیران موفقتر و از کارایی بیشتری برخوردار باشند. و کیفیت کاری که ارائه میدهند بالاتر باشد. پیشنهاد: - برای افزایش سطح مهارت ارتباطی مدیران و ظرفیت شناختی تدوین برنامههای آموزشی مدون بسیار کارآمد خواهد بود. البته در این آموزشها هرچند که آموزشهای نظری لازم است، اما وجه عملی آموزشها غالب باشد. - یکی از مواردی که در ارزیابیها، ارزشیابی مدیران و انتصاب آنان باید موردتوجه قرار گیرد، سطح مهارت ارتباطی و توانایی گفتمان است. شایسته است مسئولان هنگام انتصاب به سطح مهارت ارتباطی فرماندهان و مدیران آینده توجه کافی و لازم داشته باشند و بهعنوان یکی از موضوعات مهم در مصاحبه و سیر مراحل انتصاباتی مطرح باشد. - افزایش سطح مهارتهای ارتباطی و مدیریتی مدیران در زمره سیاستهای بنیادی قرار گیرد. برنامههای منظم و طرحهای سازمانی مدونی بدین منظور اختصاص یابد تا به سطح بسیار مطلوب برسند. - نقش مهارتهای ارتباطی و شناختی مدیران و فرماندهان بر ارتقاء قدرت تصمیمگیری را در سایر پستهای تخصصی سازمانی بررسی شود و نیز رابطه متقابل بین مهارت ارتباطی و سایر عوامل ازجمله فرهنگسازمانی با انگیزش و غیره را در به افتهای تخصصی بررسی کرد و از نتایج بهدستآمده در جهت دستیابی به اهداف در سازمان استفاده کرد.
[1] Real-time neuroimaging [2]. Sensory memory [3]. Short-term memory [4]. Long-term memory [7]. Visual-spatial sketch pad [8]. Phonological loop [12]. Episodic buffer [13]. Dorsolateral Prefrontal Cortex | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
-بهرامی بابا حیدری، رستم (1395). تأثیر مهارتهای ارتباطی بر ارتقاء انضباط معنوی، فصلنامه دانش انتظامی، 14(4)-تابستان 1395، صص 35 -58
-احمدی, خدابخش, جاویدی, & نصیرالدین. (2020). کاربردهای علوم شناختی در علوم نظامی-مطالعه مروری. مجله طبنظامی, 22(1), 12-26.
-دادگر, ف., سعید, م., زمانی, ا..., ع., & بایاری. (1399). بررسی اهمیت و ضرورت گفتمان سازی کاهش مطالبه گری از ناجا. فصلنامه علمی دانش انتظامی گلستان, 11(42), 31-60.
قلمی باویل علیائی, علی مهدی, & منصور. (2022). اثربخشی آموزش مهارتهای ارتباطی بر سرمایه روانشناختی (سازمانی) و سبک رهبری تحولآفرین. اندیشههای نوین تربیتی، 3(4).
فضلی, مهنی, امید, فیضی, & عبدالهی. (2022). تحلیل رابطه مهارتهای ارتباطی مدیران و میزان اثربخشی مدیریت کلاس درس معلمان. جامعهشناسی آموزشوپرورش, 7(2), 27-38.
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
آمار تعداد مشاهده مقاله: 153 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 214 |
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||